بسم الله الرحمن الرحیم
ان‌شاء الله فقط برای او، در مسیر او و برای رضای او بنویسم.

اللَّهُمَّ اسْتَعْمِلْنِی لِمَا خَلَقْتَنِی لَهُ
خداجونم!
روز اولی که تو عالم ذر، نگام کردی و گفتی تو هم برو دنیا، برام برنامه ریخته‌بودی یه جایی باشم، یه باری بردارم، یه کاری بکنم، مگه غیر اینه؟ منو بذار همونجا خداجون! دقیقاً همونجا...

بسم‌الله

حدیث از رسول مهربانی‌هاست... ۱،

شاید اگر بخواهیم به زبانِ‌امروز ترجمه‌کنیم، ترجمه حدیث می‌شود: همین مرگ، برای تدکردادن کافیه. مرگ که باشه (منظور یادِمرگ است)، دیگه به چیزی نیاز نیست... وقتی به مرگ فکر کنیم و آن را نزدیک ببینیم و لمسش کنیم، خیلی‌ از بدی‌ها را کنار می‌گذاریم، آدم‌ها غیبت می‌کنند، دروغ می‌گویند، کلاه‌سرهم می‌گذارند، رشوه می‌گیرند چون می‌خواهند بهتر زندگی کنند، اما اگر یک لحظه فکر کنند فردا ممکن‌است نباشند، چون دیگر دنیایی وجود ندارد که بخواهیم برایش تلاش‌کنیم.

البته کلا باید حواسمان باشد که هر چیزی حدی دارد، فکر کردن زیاد به مرگ، ممکن است انگیزه زندگی را هم از ما بگیرد، انگیزه‌خوشحال‌بودن، امید داشتن، تلاش‌کردن... هر کاری افراط و تفریطش بد است.

مرگ، جزو زندگی‌است، بخشی غیرقابل انکارش. آنقدر یادش باشیم که دست به خلاف‌نزنیم و برای از دست‌دادنِ عزیزنمان، بی‌تابی نکنیم. و انقدر برای آینده و ساختنش، برنامه‌داشته‌باشیم، که انگار تا آخردنیا، زنده‌ایم و نفس می‌کشیم.

از اول امسال، خیلی‌ها از دنیا رفتند و از ما اقوام ما، سه‌نفر... اقوامِ‌دوستان و... بماند. اما هنوز یک دیالوگ، در ذهنم زنگ می‌خورد: هر ادمی که از دنیا می‌رود، انگار اولین کسی است که از دنیا می‌رود...


۱. حدیث، چند بند دیگر هم دارد، اما همین‌محل‌بحث ماست. بحارالانوار، جلد ۷۴، صفحه ۱۳۹.

  • حاج‌خانوم

زندگی

مرگ

یاد مرگ

نظرات (۱)

  • آویزووووووون
  • چطور زندگی میکنند انان که مرگ را انکار میکنند...

     

    پاسخ:
    خودشون رو نابود می‌کنند.
    نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
    اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.