ترمز
بسم الله الرحمن الرحیم
ترمزکردن با ترمزکشیدن متفاوت است. ترمزکردن، گذاشتن اختیاری پا، روی پدال ترمز است و ترمزکشیدن، کشیدن ترمز دستی ماشین است.
احساسات آدمی، هر طرفی که برود، گاز است. همیشه توی رانندگی میگویند با سرعت مطمئن بروید، یعنی سرعتی که هر وقت بخواهید، به راحتی بتوانید کنترلش کنید. هر وقت که بخواهید، بتوانید بهجای پدال گاز، پدال ترمز را فشار دهید و ماشین به راحتی بایستد.
سرعت مطمئن برای هر کسی متفاوت است، بستگی به مهارت، دقت و سرعتعملش دارد.
اما اگر بهجای اعتماد به نفس، اعتماد به سقف داشتهباشید، هیچوقت نمیتوانید سرعت را کنترل کنید، چون سرعت بالا، اصولاً غیر قابل کنترل است.
سرعت مطمئن احساسات هم همان است. با سرعت مطمئن در جاده زندگی برانید، خواه عشق و مهرورزی باشد، خواه غم و ناراحتی.
آدمیزاد تا بچه است، این کنترل را ندارد، در هر مرتبهای، تختگاز میرود. زمین بخورد، همانقدر اشک میریزد که کسی وسیلهبازی به او ندهد یا سرش بشکند. کلا در بچگی احساسات، فقط یک پدال دارد. اما هر چقدر بزرگتر میشویم، باید رانندگی کردن را یادبگیریم، الزام است، اجبار است، وگرنه در جاده زندگی، تصادف میکنیم.
تصادفات سنگین، چپ میکند، اشتباه میپیچد، سرعت غیرمجاز میرود.
اینکه احیاناً رانندگی بلد نیستم، دلیل نمیشود هر جور بخواهم در جاده زندگی براند.
باید رانندگی را یاد بگیریم.
نگذاریم کس دیگری ترمز احساسمان را بکشد.
اجازه ندهیم با یک تصادف سنگین، متوقف شویم.
هیچوقت برای آموختنش دیر نیست.
هیچوقت.
مربیاش آنقدر ماهر است که لازم است فقط اراده کنیم.
او بلد است چگونه یادمان بدهد.
پ.ن: جواب بود برای متنی درباره عشق، که میگفت نمیشود کنترلش کرد.
سلام
یجورایی فکر کنم همان رعایت تعادل در امورات زندگی و شخصی است.