هورااااااااا.... گلللللللللل
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین، همه یادداشتهای فوتبالی که بابتش بعضا فحش هم خوردم را با مقداری ادویه لازم، تدوین کرده، به میزان کافی نمک هم اضافه شد.
ملغمه فوتبالنوشت حقیر یا آش شلهقلمکار حاجخانوم، باتمام چیزی که شاید سایرین آن را تناقض بخوانند، به چشم داوران مسابقه روایت نویسی هوادار آمد و اثر برگزیده نامگرفت.
https://ketab.ir/News/28951?title=برگزیدگان-مسابقه-روایتنویسی-هوادار-معرفی-شدند
به رسم همیشگی از داوران تشکر میکنم. خیلی چسبید...
پ.ن:
۱. حلول ماه خدای متعال، مبارک... درباره ملک داعی، بخوانید.
۲. همینقدر خندهدار و عجیب... لوحاش را میگذارم کنار لوح سوگواره اربعین، وبلاگنویسی حج و یادداشتهای حوزوی و یادم میماند تنها چارچوب برای مؤمن، دین است. بقیهاش بازی است. میشود شوت کرد و توپ را داخل دروازه فرستاد.
۳. آنقدر قضیه فانتزی بود که تا جایزه را نمیگرفتم، خودم هم باورم نمیشد برگزیدهشدم. مسئولی هم که جایزه داد، سر تا پای مرا برانداز کرد و احتمالا دنبال رابطه منطقی دختر با پوشیه و چادر و فوتبال میگشت. البته چون مسئول، خانم بود، موقعی که کارت شناسایی را خدمتشان دادم، پوشیه را پایین کشیدم تا راحت تطبیق دهند.
۴. در فرصت مقتضی، متن روایت به اشتراک گذاشته میشود. هر چند طولانیاست و اکثر متن، برای معدود خوانندگان همیشگی، تکراری است.
والعاقبةللمتقین
مبارکت باشه :)