تفتیده
۱۴۰۲/۰۶/۹
بسم الله الرحمن الرحیم
همیشه خوانده بود خاک تفتیده کربلا...
آنقدر داغی آفتاب زیاد بود که هر چه تمهید کرد، افاقه نکرد. پوست کف سینه پایش تقریبا برآمد.
مگر اینکه اگر عمری به اربعین دیگر بود، کف پا را حنا بگذارد. کفش در این گرما، جواب نمیدهد.
اینبار خاکِ تفتیده کربلا را لمس کرد.
خاطرات اربعین 1401
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.