بسم الله الرحمن الرحیم
ان‌شاء الله فقط برای او، در مسیر او و برای رضای او بنویسم.

اللَّهُمَّ اسْتَعْمِلْنِی لِمَا خَلَقْتَنِی لَهُ
خداجونم!
روز اولی که تو عالم ذر، نگام کردی و گفتی تو هم برو دنیا، برام برنامه ریخته‌بودی یه جایی باشم، یه باری بردارم، یه کاری بکنم، مگه غیر اینه؟ منو بذار همونجا خداجون! دقیقاً همونجا...

روایت

۱۴۰۲/۰۶/۳۰

بسم الله الرحمن الرحیم

هنوز هم فرق جستار، یادداشت، خاطره، روایت را دقیق نمی‌دانم و فقط می‌دانم روایت نویسم. از همان اول... همان وقت که دفتر خاطرات داشتم و می‌نوشتم. حالا عزمم را جزم کردم که تلخ‌ترین اتفاق زندگی‌ام، تا امروز را روایت کنم.

ظلم، حق‌خوری، نامردی...

اما پای حکومت ایستاده‌ام.

پای جمهوری اسلامی 

ان‌شاءالله تا آخرین قطره خون

  • حاج‌خانوم

روایت

روایت‌نویسی

نویسندگی

نظرات (۱۰)

  • اقای ‌ میم
  • تو همین وبلاگ می‌نویسید؟ 

    پاسخ:
    نه

    حکومت به خودی خود ارزش نیست ؛ اون چیزی که ارزشمنده آرمان های جمهوری اسلامی‌ست که من او رو تحت عنوان "انقلاب اسلامی" میشناسم و خب حکومت فعلی در شرایط فعلی کمترین مطابقت رو با اون ارمانها داره ...

    پاسخ:
    حکومت اسلامی ارزشمنده. به تعبیر اصولیین موضوعیت داره، 
    یه بار مفصل گفتم
    حکومت اسلامی اونقدر مهمه که امیرالمومنین علیه‌السلام ، اونقدر به خلفا کمک کرد که خلیفه دوم اون جمله معروف رو گفتند.
    آنقدر مهم بود که امام سجاد علیه السلام در دعای ۲۷ صحیفه سجادیه در حق مرزبانان کشورهای اسلامی دعا می‌کنه. اون موقع حکومت بنی امیه سر کار بوده...
    اونقدر مهم بوده که همه امامان ما با اینکه امکان، توان و پول داشتند، ترجیح‌دادم در خاک کشور اسلامی زندگی کنند و نروند جای دیگه. با اینکه استعدادشان شناخته نشد...

    اشتباهاتی هست قطعا
    انکار نمی کنم
    ولی اینکه بگیم حکومت فعلی کمترین تطابق رو با آرمان های انقلاب اسلامی داره، بی‌انصافی است بزرگوار
    پیشنهاد می‌کنم کتاب صعود چهل ساله رو بخونید. بدون حب و بغض...

    من هیچی هیچی نمی‌دونم 🥲

    پاسخ:
    مهم نیست رفیق. منم یه کم سر در آوردم 

    قبلا اهل دوره مجازی نبودم فرصتهای خوبی بود اما ثبت نام نکردم

    الان نمی‌دونم از کجا دوره و آموزش خوب برای نوشتن هست....

    پاسخ:
    بذار اول راه بیفتی،بعد برو دنبال دوره
  • اقای ‌ میم
  • کتاب؟ 

    پاسخ:
    بازم نه و ممنون میشم حدس نزنید. سپاس

    آخه اصلا نمینویسم که هیچوقت بخوام راه بیفتم :/ 

    لزوما دوره هم نه، یه تمریناتی باشه انجام بدم...

    پاسخ:
    جایی دیدم، برات تو بله می فرستم.

    من این جمله رو در مقام حمایت از جمهوری اسلامی گفتم ، نه در رد اون. 

    و خب ندیدن کاستی ها و زندگی عینی و واقعی مردم و صرف اکتفا کردن به کتاب "صعود چهل ساله" نه انقلابیگری، که عین محافظه کاری و بی تفاوتی‌ست نسبت به مهم ترین ارزش اسلامی که عدالت و ازادی‌ست ( البته در پرانتز بگم منظورم از آزادی، تعریف مرسوم غربی از آزادی نیست)

    پاسخ:
    بزرگوار
    تعجب کردم از اون جمله شما، برای همین طول کشید پاسخ بدم.
    جمله شما: خب حکومت فعلی در شرایط فعلی کمترین مطابقت رو با اون ارمانها داره ... یعنی حمایت از جمهوری اسلامی؟!
    این جمله یعنی اینکه یکسری حرف زده شده و اصلا عمل نشده

    حرفی که قابلیت عمل نداشته‌باشه، یعنی باد هوا! جنبه حمایتی رو شما بفرمایید.
    الان گفتم به کتاب، اکتفا کردم و چیزی رو نمی‌بینم؟

    حقیر همین‌جا زندگی می‌کنم. تو بطن مردم. همه چیز رو هم می‌بینم.
    توصیه به خواندن کتاب در جواب همان جمله بود که گفتید کمترین تطابق رو داره! اینکه بگین کمترین تطابق رو داره و پیشرفت،ها، دستاوردها و... رو نبینید، اسمش چیه؟!

    حرف انقلاب قابلیت داشت ، همه‌ی نقدی که وارده ، در فاعلیتِ فاعله .

    بله ، اون جمله یعنی حمایت . و تعریف و تمجید از وضعِ اسفبارِ موجود یعنی براندازی ...

     

    پاسخ:
    الان معنی حمایت و براندازی را کاملاً متوجه شدم.
    بعد القای ناامیدی، اسمش چی میشه؟!

    نه بزرگوار
    مشکلات هست، ولی نه در حد اسفبار بودن! مگس هم ترجیح میده فقط روی زباله‌ها بشینه.

    القای ناامیدی یعنی اینکه بگیم :(این وضعیت فعلی خیلی هم خوبه ، یه کم مشکل هم داریم که طبیعیه و بجاش برید کتاب صعود چهل ساله بخونید !)

    القای ناامیدی یعنی ناامید کردن مردم از "اصلاح" وضعیتی که زندگیشون رو در مضیقه گذاشته و مطابق با ارمانها و ارزوهای انقلاب نیست . 

    شما بهتر از من میدونید که با حلوا حلوا کردن دهان شیرین نمیشه ...

    پاسخ:
    بزرگوار
    این جمله شماست! (این وضعیت فعلی خیلی هم خوبه ، یه کم مشکل هم داریم که طبیعیه و بجاش برید کتاب صعود چهل ساله بخونید !)
    این جمله را حقیر نگفتم و این حد تغییر در صحبت‌های مکتوبی که موجود است، محل سؤال است.

    این تحریف شما فقط برایم چند تا شاخ باقی گذاشت. به شما توصیه می‌کنم حداقل اگر ادعایتان دلبستگی به انقلابه (البته با این مواضع، دلبستگی را در حد حرف می‌بینم.) سخنان رهبری را با دقت! بخوانید و مواضعتان را با صحبت‌های ایشان تنظیم کنید.

    این مواضع، اگر نمی‌دانید بدانید، کاملاً ناامیدانه است. کسی با مواضع شما طرفدار انقلاب نمی‌شود و تبدیل به یک ضد انقلاب می‌شود.
    آرمانی که بعد 44 سال، هنوز اجرا نشده باشد، آرمان نیست، آرزوی محال است.

    سوال اول |  با این توصیفاتی که دارید ایا شما معتقدید ارمان ها اجرا شده ؟ یا اون ارمان ها ارزوی محال هس؟ 

    و سوال دوم | چطور میشه مردم رو امیدوار کرد ؟

    پاسخ:
    بزرگوار
    می‌دانید آدم‌ها از کجا ضربه می‌خورند؟ نخواندن!

    کتاب صعود چهل ساله را خوانده‌اید یا نخوانده موضع می‌گیرید؟ (والاع فایل PDF اش هم موجود است. لااق تورق کنید. ببینید کجای دنیاییم!)
    کتاب الغارات را مطالعه کردید؟
    چند تا کتاب درباره وضعیت ایران در زمان شاه خوانده‌اید؟ مثلا کتاب خاطرات فردوست! (ظهور و سقوط سلسله پهلوی)

    این سؤال آنقدر کلی است که نمی‌شود با بله و خیر و در حد یک خط جواب داد.
    اینکه آرمان چیست؟
    آرمان انقلاب چی هست؟
    آرمان انقلاب مگر یک جمله یک خطی است؟
    چند درصد با آرمان‌ها رفته‌ایم جلو؟
    کجاها مشکل داریم؟

    اما سؤال دوم: با بیان دستاوردها، پیشرفت‌ها، افتخارات و همدردی در مشکلات و مسائل خصوصاً اقتصادی... ولی با نشان دادن فقط سیاهی‌های جامعه، به امیدواری نمی‌رسیم. مثلاً با دوست بزرگواری صحبت می‌کردم، پرسیدم. الان وضع خراب، ولی سطح رفاه من و توی نوعی، نسبت به 15 سال پیش، بالا رفته یا پایین اومده؟!
    منی که زمان دانشجویی بعضا با دو بلیط اتوبوس و صد تک تومنی دانشگاه می‌رفتم، الان دانشجوی شهرستانی هم اینگونه دانشگاه نمی‌رود.

    این یعنی رفاه عمومی بالا آمده‌است. چرا یکسری از شاخصه‌ها دیده نمی‌شود!؟ وقتی اینقدر اربعین ارزان می‌شود که امسال مکرر شنیدم کسانی برای بار اول مشرف شده‌اند، یعنی میزان رفاه بیشتر شده...

    ترجیح می‌دهم بحث را با احترام همین‌جا تمام کنم.
    نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
    اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.