بسم الله الرحمن الرحیم
ان‌شاء الله فقط برای او، در مسیر او و برای رضای او بنویسم.

اللَّهُمَّ اسْتَعْمِلْنِی لِمَا خَلَقْتَنِی لَهُ
خداجونم!
روز اولی که تو عالم ذر، نگام کردی و گفتی تو هم برو دنیا، برام برنامه ریخته‌بودی یه جایی باشم، یه باری بردارم، یه کاری بکنم، مگه غیر اینه؟ منو بذار همونجا خداجون! دقیقاً همونجا...

کمیت‌ام لنگه!

۱۴۰۰/۰۷/۱۷

بسم‌الله الرحمن الرحیم
پنج‌شنبه شب نمی‌خواستم بخوابم با اینکه به شدت خسته‌بودم. عمیقاً داشتم به حوادثی که ۱۴۴۳ سال پیش اتفاق افتاده، فکر می‌کرد. به داستانی که همه‌مان شنیدیم. اینکه ۴۰ مرد جنگی، تصمیم به قتل آخرین فرستاده خدا گرفتند و خانه محاصره‌شد تا وقت مقتضی.

پیامبر از خانه بیرون رفت و تاریخ‌اسلام از همین‌جا شروع شد. هجرت...

بقیه‌اش را هم که شنیده‌اید احتمالاً که چه شد.

خب حضرت خدیجه و حضرت ابوطالب (سلام‌الله علیما) که سال قبلش به رحمت‌خدا رفتند. شاید یکسال هم نشده بود. چه کسانی غیر از امام اول که جای رسول خدا خوابید،  توی آن خانه بودند؟

طبعاً حضرت فاطمه (سلام الله علیها)، بوده‌اند که آن‌موقع بنا به نقل‌هایی که رسیده بین ۷ تا ۱۷ سال داشتند.۱ شاید دو خواهر۲دیگرشان هم بودند. دوخواهری که قبل از بعثت با پسران ابولهب ازدواج کردند و بعد از آن به‌خاطر فشارهای اجتماعی، شوهرشان طلاقشان دادند.

شاید زید پسر خوانده رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله و سلم) بوده...

*

تا حالا به حالشان فکر کردیم؟ اینکه آدم‌هایی که توی خانه بودند و نگران بودند برای اتفاق ان‌شب.

یک لحطه تصور کنید! بلاتشبیه جای دختر پیامبر...

اینکه پدرتان وصیت کرده، مخفیانه به سفر رفته، جانش در خطر است و هر آن احتمال دارد او را بکشند، پسرعمو هم جای او خوابیده است، ممکن است او هم کشته‌شود. آن موقع تلفن همراه و اینترنت هم نبوده که وقتی جایی برسند یک خبری بدهند.

حال آدم آن وقت چگونه است!؟ به تعبیر امروزی قلبمان توی حلقمان است و همین‌جور توی دلمان رخت می‌شورند...

اگر جای امیرالمومنین (علیه‌السلام)بودیم چه؟ اصلاً حاضر بودیم که باشیم؟ به تعبیر امروز، جگرش را داشتیم؟

*

عمیق فکر می‌کردم و حس ترس، استرس، اضطراب تمام وجودم را گرفت... همین‌جا بود که یکهو، باید یکی محکم می‌زدم توی سرم خودم...!

فحش‌هایی که به خودم دادم، بماند...

کمیت توکلم خیلی وقت است که می‌لنگد. یقین دارم حداقل سه نفر اصلی ماجرا، بدون ترس، دلهره، اضطراب و نگرانی داشتند کارشان را انجام می‌دادند.چون مطمئن بودند یکی اآ بالا، شش‌دانگ حواسش به ان‌هاست.

توکل کجای زندگیمان است؟

پریدم از خواب، نیم‌ساعت مانده بود به طلوع‌آفتاب. خدا رحم کرد، نماز صبحم قضا نشد.


پ.ن:

۱- روایات درباره تاریخ میلاد دختر گرامی پیامبر اسلام، متفاوت است و سن ایشان را موقع شهادت بین ۱۸ تا ۲۸ سال گفته‌اند؛ رهبر انقلاب اگر درست خاطرم باشد ۲۳ را به نظر مناسب‌تر می‌دانند.

  

۲- برای تحقیر اولین بانوی اسلام، خیلی حرف‌ها درباره‌شان گفتند، آنقدر دروغ‌هایشان بزرگ بود که همه باور کردند. ایشان سابقه ازدواج نداشتند و ۴۰ ساله هم نبودند. هم‌سن با پیامبر بودند. ۳ دختر دیگر پیامبر، خواهرزاده‌های حضرت خدیجه بودند که ایشان سرپرستی‌شان را برعهده داشتند و دخترخوانده‌های رسول خدا محسوب می‌شوند. یادم باشد یکبار مفصل درباره فرزندخواندگی حرف بزنم.

  

۳- خواستید فکر کنید، شب را بخوابید و سحر بیدارشوید، برکات عجیب و غریبی دارد.

والعاقبة للمتقین

نظرات (۵)

کاش کمی هم از شجاعت همراه نبی صلی الله علیه و سلم در غار ثور حرف میزدین و کمی از تحقیرهایی که به ام المومنین عایشه میشه(رضی الله عنهما) 

پاسخ:
سلام علیکم و رحمة‌الله
خوش آمدید.
شاید این نکته، قابل تامل باشد:
همراه پیامبر اعظم (صلی‌الله علیه و اله وسلم) طبق نص صریح قران، یک نفر بوده، و طبق نقل تاریخی، یک نفر به عنوان بَلَدِ راه همراهشان بوده. آیا کس دیگری هم همراهشان بوده‌است؟ چه اینکه طبق همین آیه، آن یک نفر همراه، ترسیده بود.
 
ایه چهلم سوره مبارکه توبه
إِلَّا تَنصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِینَ کَفَرُوا ثَانِیَ اثْنَیْنِ إِذْ هُمَا فِی الْغَارِ إِذْ یَقُولُ لِصَاحِبِهِ لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا فَأَنزَلَ اللَّهُ سَکِینَتَهُ عَلَیْهِ وَأَیَّدَهُ بِجُنُودٍ لَّمْ تَرَوْهَا وَجَعَلَ کَلِمَةَ الَّذِینَ کَفَرُوا السُّفْلَىٰ وَکَلِمَةُ اللَّهِ هِیَ الْعُلْیَا وَاللَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ
ﺍﮔﺮ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺭﺍ ﻳﺎﺭﻱ ﻧﻜﻨﻴﺪ، [ﺑﺪﺍﻧﻴﺪ] ﺧﺪﺍ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﻛﻪ ﻛﺎﻓﺮﺍﻥ ﺍﻭ ﺭﺍ [ﺍﺯ ﻣﻜﻪ] ﺑﻴﺮﻭﻥ ﻛﺮﺩﻧﺪ، ﻳﺎﺭﻳﺶ ﻛﺮﺩ. ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﺍﻭ ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﺩﻭ ﺗﻦ ﺑﻮﺩ. ﺯﻣﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺁﻥ ﺩﻭ ﺩﺭ ﻏﺎﺭ [ﺛﻮﺭ] ﺑﻮﺩﻧﺪ، [ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ] ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻫﺶ ﻣﻲ ﮔﻔﺖ: «ﺍﻧﺪﻭﻩ ﻣﺪﺍﺭ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﺎ ﻣﺎﺳﺖ!» ﭘﺲ ﺧﺪﺍ، ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺧﻮﻳﺶ ﺭﺍ ﺑﺮ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﻧﺎﺯﻝ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺳﭙﺎﻫﻴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﻧﺪﻳﺪﻳﺪ، ﻳﺎﺭﻱ ﻧﻤﻮﺩ ﻭ ﺳﺨﻦ ﻭ ﻃﺮﺡ ﻛﺎﻓﺮﺍﻥ ﺭﺍ [ﻛﻪ ﻗﺼﺪ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺭﺍ ﺑﻜﺸﻨﺪ،] ﭘﺴﺖ ﺗﺮ [ﻭ ﺧﻨﺜﻲ] ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩ ﻭ ﻛﻠﻤﻪ [ﻭ ﺍﺭﺍﺩﻩ] ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ [ﺑﺮﺍﻱ ﻧﺼﺮﺕ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺵ،] ﺑﺮﺗﺮ [ﻭ ﭘﻴﺮﻭﺯ] ﺍﺳﺖ ﻭ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻋﺰﻳﺰ ﻭ ﺣﻜﻴﻢ ﺍﺳﺖ.
  
ام المؤمنین عایشه، ربطی به ماجرا لیلة‌المبیت نداشتند و این پست مشخصاً درباره همین موضوع است. چون نامی از سایر دختران پیامبر آوردم، نکته‌ای درباره حضرت خدیجه (سلام‌الله علیها)  گفتم.
همسران رسول خدا طبق نص صریح قرآن، ام‌المؤمنین هستند و استعمال هیچ‌گونه حرف و کلامی که این مقام را خدشه‌دار کند، از نظر رهبر انقلاب امام خامنه‌ای جایز نیست و حقیر هم مقلد ایشان هستم.

ممنون از نظرتان بزرگوار
  • دچارِ فیش‌نگار
  • 40 نبوده؟

    پاسخ:
    سلام علیکم
    خیر...
    این مطلب، جزو تحریفات تاریخ اسلامه. برای اینکه عمل حضرت خدیجه (سلام‌الله علیها) را کم‌اهمیت جلوه بدن و بگن حالا کسی نبوده، یه بیوه ۴۰ ساله بوده با سه تا بچه...
    از طرفی هم ممکنه، چون ایشان خانم با کمالات و عاقلی بودن، چهل سالگی رو به عنوان نماد براشون ذکر کردن.
    متاسفانه امثال این تحریفات، در تاریخ اسلام کم نیست.🙁

  • دچارِ فیش‌نگار
  • سلام. مرسی بابت توضیحات. حالا شما از کجا میگین چهل نبوده؟ توی پست که چیزی ننوشتید

    پاسخ:
    علیکم السلام
    حقیقت اینکه تو پست، قصدم بیان این نکته نبوده، فقط اشاره کردم، بعدا سعی می‌کنم مفصل و با دلایل مستند، مسئله رو بیان کنم.
  • دچارِ فیش‌نگار
  • حتما اینکارو کنید. ممنون و متشکرم

    یکی از ج اب هایی که به سوال " چرا پیامبر انقدر زن داشته ؟ فقط فکر اعمال جنسی بوده"  اینه که حضرت خدیجه بیوه بودنو 40 ساله بودنو ... فلان...

    پاسخ:
    سلام علیکم بزرگوار

      
    حواسمان باشد که این جواب (غیر از تحریف تاریخ)، زیر سؤال بردن ویژگی‌های بارز و منحصر به فرد اولین بانوی مسلمان و ام المؤمنین است... بانویی که همه چیزش را در راه اسلام داد. ایشان در میان‌سالی این تصمیم را نگرفت که با مردی ازدواج کند که هیچ چیز ندارد. تصمیم برای این کارها در میان‌سالی، خیلی راحت‌تر است.

    یک مقدار اگر زاویه دیدمان را در تغییر دهیم، می فهمیم این جواب، تخریب ایشان است، نه مدح پیامبر.
      
    پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) در طول مدت زندگی در مکه، فقط یک همسر داشتند. از 25 سالگی تا 53 سالگی. دوران لذت و خوشی و تفریح و هیجانات جوانی. سال دهم بعثت هم که این بانوی فداکار، در جوار رحمت الهی آرام گرفتند، خاطرم نیست که تا بعد هجرت، رسول مهربانی‌ها ازدواج کرده باشند.
    سایر ازدواج‌های ایشان، تا جایی که حافظه‌ام یاری می‌کند، در مدینه اتفاق می‌افتد و غالباً نه از سر (العیاذبالله) تمایلات جنسی، بلکه هر کدام بنا به هدف و مصلحتی، انجام گرفته است؛ آن هم در طی سالیانی که بیشتر آن را پیامبر مشغول سر و سامان دادن به حکومت تازه تأسیس و جنگ‌ها و غزوات با دشمنان بودند.
    ممنون از نظرتان
    با احترام
    نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
    اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.