بسم الله الرحمن الرحیم
ان‌شاء الله فقط برای او، در مسیر او و برای رضای او بنویسم.

اللَّهُمَّ اسْتَعْمِلْنِی لِمَا خَلَقْتَنِی لَهُ
خداجونم!
روز اولی که تو عالم ذر، نگام کردی و گفتی تو هم برو دنیا، برام برنامه ریخته‌بودی یه جایی باشم، یه باری بردارم، یه کاری بکنم، مگه غیر اینه؟ منو بذار همونجا خداجون! دقیقاً همونجا...

برای اینده

۱۴۰۰/۰۸/۱۷

بسم‌الله الرحمن الرحیم

در ادامه پست سنبل‌کردن، چند نکته تکمیلی هم درباره کامل‌گرایی عرض کنم:

۱- گاهی زمانِ انجام کار و تحویل به موقع ان، اهمیت‌بیشتری نسبت به کامل انجام‌دادنش دارد. بعضی از کارها زمان دارند، اگر در وقتش انجام نشود، دیگر به درد نمی‌خورد/کارآیی ندارد/ اثر مطلوب نمی‌گذارد.

مثلاً بر اساس نظر بسیاری از نقاش‌ها، این نقاشی‌های مجازی و کشیدن‌های روی تبلت، دوزار هم نمی‌ارزد و نقاشی یعنی کشیدن روی بوم!

در زمان شهادت شهید حججی، جناب آقای حسن روح‌الامین (از نقاشان خوش‌ذوق و معاصر) طرحی از لحظه اسارت کشیدند که به شدت محبوب‌ و دیده‌شد.

سؤال: اگر به جای ابزار دیجیتال، سراغ رنگ و بوم می‌رفتند، این کار چقدر زمان می‌برد، آیا در زمان خودش، منتشر می‌شد؟

  

۲- اگر کار، کارفرما دارد، فقط در حد خواسته کارفرما، کار را انجام دهید. معیار کمال‌گرایی در این کارها، کارفرماست، و لاغیر... استاندارهای خودتان را کنار بگذارید، بی‌خیال. سعی کنید کار را در مهلت مقرر و با نکاتی که او می‌خواهد، انجام دهید.

بسیاری اوقات بابت زحمت زیاد و رنج بیشتر، نه تنها تشویق نمی‌شوید، بلکه طعنه و کنایه نصیبتان می‌شود و انگ عدم زمان‌بندی هم به شما می‌خورد.

گاهی ۳۰% شما، همان ۱۰۰% اوست... بی‌خیال، کاری که می‌خواهد را تحویلش بدهید. (البته نه اینکه کار را سنبل کنیم!)

 

۳- کار تمام‌شده را رها کنید...اصلاح‌کلی، پیوست، تبصره یا دوباره از اول، نداریم. اگر بین کار و اصلاح آخر، فاصله افتاد، به قدری که شما در کارتان حرفه‌ای‌تر شدید، و وقتی کار را برای چک نهایی فرستادند، از نظر شما، خیلی ضعیف بود، همان لفظ جادویی رو به‌کار ببرید. (ولش کن!)

همان کارِ ضعیف‌شما، داوری و تأیید شده، اگر چیزی بلد هستید، تجربه بیشتری دارید در کارهای اتی استفاده کنید.

والعاقبة للمتقین


پ.ن

کمال‌گرایی را در حد اعلا تجربه کردم، همین فرمول بود که مرا نجات داد...

باید از کمال‌گرایی، به کامل گرایی برسیم.

سخت بود، اذیت‌شدم، حرص خوردم، خودخوری کرد، اما الان راحتم. اصلاً عادی نیست که به‌ راحتی بتوان بی‌خیالش شد.

الحمدلله

نظرات (۵)

  • کاکتوسِ خسته
  • واقعا پست خوب و مفیدی بود.

    حیلی به درد من می‌خوره که به تازگی هم وارد شغلی شدم که می‌دونم کمالگرایی در اون به شدت وجود داره و آزار دهنده‌ست.

    پاسخ:
    سلام عزیز
    الحمدلله

    سلام

    من با برخی از نکاتی را که فرمودی کاملاً موافقم اما با بعضی دیگرش موافق نیستم..

     

    مثلاً این که کار را به موقع انجام و به موقع تحویل دهیم موافقم. چون بدقولی اصلاً در مرام من نیست و اصولاً بدقولی آزار دهنده است.

    اما اینکه کار را مطابق میل کارفرما انجام دهم در صورتی می پذیرم که کار جنبۀ سرسری و باری به هرجهت نداشته باشد و یا کار غیر منطقی و کار عیر استاندارد از من نخواسته باشد. یعنی از اصل چنین کاری را قبول نمی کنم.

    ولی با شما موافقم که اگر کسی با چنین فرضی کاری را قبول کرد، حتماً در برابر آنچه پذیرفته مسئول است و باید مطابق سلیقۀ ایشون کار کنه و سر موقع هم کار را به انجام برساند...

    در ضمن این را متوجه نشدم که فرمودید معیار کمالگرایی کارفرماست، یعنی نمی فهمم با کدوم منطق و آیین قابل اثباته. ببخشید اگر ممکنه منظورتون رو واضح تر بفرمایید.

    پاسخ:
    علیکم السلام و رحمة‌الله
    ۱- بحث سرسری کارکردن را در پست قبل توضیح دادم که هر کاری ۳ ویژگی دارد: اصول، دقت، حساسیت...
    سرسری کار کردن، همان سنبل‌کردن کار است. قطعاً در مرام بنده هم نیست، اما چون این پست، ادامه پست قبل بود، به نظرم نرسید با توجه به اینکه پستِ‌قبل را لینک دادم، نیازی به تکرار این مسئله باشد.

    ۲- همان مطلبی بود که توضیح دادم... یعنی ملاک کمال‌گرایی، من و شما که کار را پذیرفتیم، نیستیم، غیر از اصول کار، در مرحله دقت، باید ببینیم کارفرما چه می‌خواهد. مثلاً یک نفر به شما ساختن میزی ر‌ا سفارش می‌دهد و می‌گوید: فقط میز رو بساز، رنگ رو می‌دم جای دیگه...
    یا اینکه: تو قطعه‌های میز رو فلان‌مدل بساز، می‌دم یه جای دیگه وصلش کنن.
    قطعاً کامل‌انجام‌دادن کار این است که شما به عنوان نجار، میز را کامل و با رنگ تحویل بدهید، اما کارفرمای شما، فقط همین مرحله را می‌خواهد، نه بقیه‌اش را...
    خب یا کلا قبول نکنید، یا کار را در حدی که او می‌خواهد، تحویلش بد‌هید.

    یا مدیر/ استاد می‌گوید: فلان مقاله رو پاورپوینتش رو برام درست کن، ۲ ساعت دیگه جلسه دارم.
    حالا شما بخواهید بهترین تصویر موجود را برای پس‌زمینه پیدا کنید، مدل امدن نوشته‌ها را تغییر بدهید، دوساعت گذشته و آن پاورپوینت دیگر به درد مدیر نمی‌خو‌‌‌رد! اگر بدون مدل‌های مختلف، و با ساده‌ترین پس‌زمینه، کار را انجام داده‌بودید، ساده‌بود، اما دقیقاً چیزی بود که مدیرتان لازم داشت.

    امیدوارم مثال‌ها، مطلب رو روشن کرده باشند.
    ممنون از نظرتون

    ملتمس‌دعا

    سلام مجدد.

    عذر خواهی دارم از مزاحمت دوباره. 

    راستش بازهم متوجه منظورتون نشدم. لطفاً بگذارید به حساب گیجی و ناپختگی بنده. :)

     

    برداشت من از پاسخ شما اینه که شما معتقدید اگر مطابق خواست استاد یا کارفرمای محترم کاری را به همان صورت که می خواهند انجام دهیم، این ملاک کمال گرایی ماست.

    آیا منظورتون همینه؟ 

    پاسخ:
    علیکم السلام و رحمة الله
    خواهش می‌کنم
    نفرمایید، شاید اشکال کلام منه.

    بله، همینه، مشروط به اینکه اصول کار خدشه‌دار نشه. مثلاً هیچ‌وقت نمی‌پذیرم که یه کارفرما از من نجار بخواد چوبی که برای ساختن میز استفاده می‌کنم، نامرغوب باشه، یا وسطش، خرده چوب بریزم و به اسم چوب تحویل بدهم.
    این اصول کاره...
    اما اگر فقط یک مرحله از کار رو می‌خواد،
    یا دقت کار رو نیاز نداره، ادم نباید خودشو به مشقت بندازه...

    اصول کار ربطی به خواست کارفرما نداره.
    ولی در مرحله دقت، ببینید کارفرما چی می‌خواهد، همون کار را انجام دهید.

    خدا رو شکر که درست متوجه شدم.

    و حالا این سئوال باقیست که صحت و دقت ما در انجام آن کار چه رابطه ای با کمالگرایی دارد. چون این کار با این شرایط، یک روند عادی و حتی کمتر از عادی محسوب میشه که نه رشدی در آن دیده می شود و نه مزیتی در بر دارد، پس نشانۀ کمال آن در کجای کار نهفته است؟

    لطفاً ببخشید. واقعاً برام مهمه که ظرافت موضوع را بفهمم.

    پاسخ:
    الحمدلله

    1- ذاتاً انسان علاقه دارد که کارهای محوله را درست و کامل انجام داده و همه تلاشش را بکند.
    2- دین ما توصیه کرده کارها را درست انجام دهیم.
    3- این مقاله، نقد کمال‌گرایی منفی است.
    4- ما باید به جای کمال‌گرایی، دنبال کامل‌گرایی باشیم. کار کامل، یعنی کاری که اصولش انجام شده و دقتش رعایت شده است. (واقعا بابت سؤالتون ممنونم جناب مرآت، مدت‌ها بود که فکر می‌کردم که چرا حاج آقا شهاب مرادی، به جای کمال گرایی، معادل کامل گرایی را به کار می‌بندند.)
    5- بله، روال عادی باید همین باشد، اما متأسفانه در بسیاری‌ از جاها، کارها سرسری انجام می‌شود و اصولش رعایت نمی‌گردد.
    6- چه کسی مدعی است که کار کامل، مزیت ندارد؟ نسبت به کار ناقص؟ کار نصفه و سنبل یا بی‌دقت؟
    7- هیچ‌وقت آن کمال مد نظر ما، تحقق پیدا نمی‌کند. به جای کمال گرایی، دنبال کامل گرایی بروید.

    خب اگر بخواهیم به جای کمال گرایی، در بارۀ انجام کار منصفانه و دقیق، تعبیر کامل گرایی را به کار ببریم، مخالفتی ندارم و می تواند مجاب کننده باشد...

     

    ممنون که حوصله فرمودید برای پاسخ.

    پاسخ:
    به نظرم تعبیر درستری به نظر میاد.
    الحمدلله
    ممنون از سؤالتون...
    واقعاً تا همین الان، برام حل نشده بود که چرا حاج آقا به جای کمال گرایی، میگه کامل گرایی... و می‌دونستم ایشون، بی‌دلیل و منطق، حرفی رو نمی‌زنند. جوابِ شما، عملاً جوابِ سؤال ذهنی خودم بود که بیش از دوساله که درگیرم...

    کلاً از بحث‌های چالشی، استقبال می‌کنم.
    نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
    اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.