به وقت خانواده
بسمالله الرحمن الرحیم
مولای من
سلام بر وقتی که میایستید
سلام بر وقتی مینشینید
سلام بر وقتی که قرآن میخوانید
و تفسیر میکنید
کاش روزی در جلسات تفسیرتان، معنای کلام حق را از شما یاد بگیریم...
*بخشی از سلامهای زیارت آلیاسین
Who would you like to have lunch with?
آنوقتها هنوز نمینوشتم و خیلی صادق بودم. خیالپردازی توی کارم نبود.
کلاس زبان هم جای اصطلاحات مذهبی نیست، چرا نیست، مشکل خودشان است. باید باشد، اما، نبود...
یکی نام بازیگر محبوبش را اورد، دیگری از خواننده مشهوری نام برد، کسی یاد امواتش کرد.
من، فقط یه بار آرزو کردم، دوستداشتم یکبار سر سفره بیترهبری بنشینم که نشستهبودم. نه یکبار، دوبار...
بار اول، همان طبقه پایین هم نشستم. چند سفره فاصله داشتم و میتوانستم حضرتماه را ببینم.
یادم نیست چه جوابی دادم، فقط یادم هست آرزو نداشتم.
*
از تنهایی غذا خوردن، متنفرم. خیلی... خصوصاً صبحانه،
ولی انقدر همه اعضای خانواده، دیر و زود بلند میشوند که نمیرسیم صبحانه را دور هم بخوریم.
صبحانه از یکزمانی به بعد، برایم تبدیل به شیرینترین وعده غذایی شد، حتی اگر فقط به نان خالی، ختم شود، بدون پنیر...
قدرِ دور هم خوردن صبحانه را بدانیم.😊😙
دلم خواست.......
درمورد نهار و شام رو صد در صد موافقم
تنهایی زهرمار آدم میشه
اما برای صبحونه ترجیه میدم تنهایی محض باشه :")