و تأملاتی در قطعیترین حادثه زندگی
بسمالله
۱. حستان نسبت به مرگ چیست؟ میترسید؟ سعی کنید هر روز، چندبار یادش کنید. چه مرگ خودتان، چه مرگ اطرافیان، شاید دلتنگی به سراغتان بیاید...
اگر احساساتتان، غلیان میکند، سعی کنید جزئیاتش را تصور کنید و یکدلسیر، گریه کنید. گریههایتان که تمامشد، این اتفاق را توی ذهنتان، عقب ببرید، آنقدر عقب که در افقذهنتان، گمشود.
۲. ناراحتیهایتان را با تمامِاحساساتتان، بنویسید، با خشم، کینه، عصبانیت، بعد همه را پارهکنید و دور بریزید.
۳. هر وقت خواستیم به کسی تسلیت بگوییم حواسمان به انتخابِکلماتمان باشد، اگر بگوییم: انشاءالله غم آخرت باشد، عملاً بدترین دعا را کردهایم، بدون اینکه حواسمان باشد. این جمله، یعنی انشاءالله زودتر از همه بمیری و دیگر غم نبینی...
۴. خیلی از آدم هایی که برای عزیزانشان، دل از دست میدهند و از خود بیخود میشوند، حواسشان نیست که مگر قرار است خودشان بمانند که برای رفتن یک نفر، اینقدر بیقراری میکنند. او رفت، ما هم میرویم. اینها به معنای عدمِ سوگواریکردن نیست، آدم باید سوگواری کند، اشک بریزد، ولی نباید بگذارد که دل و دین و عقل و احساسش از دست برود. سخت است، خیلی سخت است وقتی ادم هر کدام از عزیزانش را از دست بدهد.
حالا هر کسی باشد، دور با نزدیک، محرم یا نامحرم...
۵. برای زودتر مردن، دعا نکنیم. طولعمرمان، هدیه خدا به ماست و عرضِ عمر، هدیه ما به خدا. پس سعیکنیم بهترین هدیه را بدهیم. دعا برای شهادت، متفاوت است. همیشه از خدا شهادت خواستهام، آن هم نه برای آینده نزدیک، برای وقتی که همه کارهایی باید، توی دنیا انجام دادهام.
۶. هر چند یکبار به شوخی این وسطها حرف مرگ میزنم، شوخی است. توصیه شده یاد مرگ بکنید. یاد مرگ، باعث میشود تعلقمان به دنیا کم شود... مثل وقتی که مطمئن باشیم یک هفته دیگر قرار است به مسافرت طولانی و دور برویم و نمیتوانیم هیچ چیز با خود ببریم و همهچیز آنجا هست. آن وقت چکار میکنیم؟ هر کسی بیاید دیدن و از وسیلهای خوشش بیاد، راحت به او میدهیم.
البته از انطرف هم توصیهشده که اینقدر راحت همه چیزتان را ندهید که دیگر برای خودتان، چیزی باقی نماند.☺️😅
۷. جوری زندگی کنیم و از اطرافیانمان، لذت ببریم و کیف کنیم که اگر بعداً به اینروزهای گذشته فکر کردیم، حسرت نخوریم.
اینجوری نباشد که وقتی کسی از عزیزانمان، بعد ۱۰۰۰ سال عمرِباعزت از دنیا رفت، برویم سر خاکش و درباره روابط انآدم با خودمان، در مدتی که با هم، بودیم، حسرت بخوریم. باید بتوانیم از همدیگر، نهایتِ استفاده را کرده و کیف کنیم و حالمان خوب باشد.
۸. برای دیدن یا ندیدن همدیگر، در هر زمانی، اگر دعوتکرد و نرفتیم، توجیه محکم و محکمهپسند داشتهباشیم. مهماست آدم برای کارش، فکرکند، دلیلداشتهباشد و تصمیم بگیرد کاری را انجام دهد یا تصمیم بگیرد کاری را انجام ندهد. اینادمها یک قدم، جلوتر از بقیه هستند، جلوتر ازکسانی که فقط روی جو و بدونفکر و تعقل عمل میکنند.
۹. در توجیهمان، به اینده روابط فکر کنیم. مثلاً با یک نفر، قطعارتباط میکنیم، اما فرض کنیم خبر رسید فردا او از دنیا رفت. میرویم سرِخاکش؟ توجیه داریم؟ اگر کسی رسید و گفت تو که تا زندهبود، نیامدی، حالا چرا امدی، وجدانمان، آسودهاست؟ یا حسرت میخوریم، سرشکسته میشویم و خجالت میکشیم! یا برایش جواب داشتهباشیم که فرق انموقع با حالا چیست... چرا آنموقع نیامدیم و حالا امدهایم.
۱۰. در ادامه مورد نهم، توجهکنیم ممکناست خیلیاوقات، عواملی خارج از اختیار و اراده ما، روی تصمیممان اثر بگذارند. گاهی قابلِحل هستند، گاهی نه. سریعجا نزنیم و از انطرف بخاطر یکخواست، سایر روابط را خراب نکنیم. مثلاً سنّمان کم است و پدر مقرراتی برایمان گذاشتهاست یا کارمندیم و قوانیناداره اجازه نمیدهد. تلاش کنیم تا بهتر زندگی کنیم، اما اگر نشد بگویم خدایا تلاش کردم و نشد... باز هم به فکرش باشیم، فکر راههای دیگری که ممکناست وجود داشتهباشد و اگر معقول و ارام فکر کنیم، پیدایش میکنیم.
به طورکلی، حسرتِ گذشته را نخوریم که ایکاش بیشتر استفاده میکردم. ایکاش، فلانکار را میکردم، ایکاش...
بله، حسرت نبودن آدمهایی که دوستداریم، در آینده، زیاد است... مثل اگر مجردیم و یک زمانی ازدواج کنیم، تهدلمان حسرتِنبودن عزیزانی که نیستند را میخوریم، اما تا جایی که بودند و توانستیم، حسرتی نداریم، چون بهترین کارها را کردیم.
۱۱. در حال زندگی کنیم، نه آینده و نه گذشته... بخاطر ترسهای احتمالیآینده، زندگی حال را خراب نکنیم، البته فکرکردن به عاقبت تصمیمهایمان، خیلی مهم است و منافاتی با زندگی در حال، ندارد.
امیدوارم منظورم را رسانده باشم.
۱۲. دعای چهلم صحیفه سجادیه را بخوانید.
۱۳. دعا کنیم أللّهُمَّ وَفِّقنَا لِمَا تُحِبُّ وَ تَرضَی اللّهُمَّ اجْعَلْ عَواقِبَ امُورِنا خَیْراً
أللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ. اللّهُمَّ عَجَّل لِوَلیِّکَ الفَرَجَ وَ العَافِیةَ وَ النَّصرَ وَ اجعَلنَا مِن خَیرِ أعوَانِهِ وَ أنصَارِهِ وَ شِیعَتِهِ و جُنُودِهِ و المُستَشهَدینَ بَینَ یَدَیهِ
منظورت را رساندیچ خوب توصیف کردی مرگ راچ برای خودمان چ عزیز از دست رفته مان
نگاه مان باید عوض شودوگرنه مرگ انقدرها. هم ترسناک نیست
از فرصت دنیا برای بهتر رفتنمان استفاده کنیم