عصبانیام
بسمالله
اندر نکاتِ مهم خشم!
بیایید اول درباره خشم حرف بزنیم، یکی از مهمترین اخلاقی که اگر داریم باید برطرفش کنیم. به نظرم رسید در حُسنخلق، مهمترین نکتهای که لحاظ میشود و به چشم میآید همین است... عصبانی نباشیم! به هر دلیل...
خیلیسخت است، خیلی سخت است، خییییییییییلی سخت است. به همینشدت، آنهم برای امثال منی که تا تقی به توقی میخورد، از کوره در میرفتم!😓 کلا کورهام همیشه روشن بود، الان بهترشدهام، اما هنوز خاموشنشدهاست.
۱. آدمها در موقع عصبانیت، هیچکارشان ارادی نیست... نه حرف، نه تصمیم و نه عملکردشان. برای همین حدیث داریم در موقع عصبانیت، هیچکاری نکنید... پس، در موقعِعصبانیت، هیچکاری نکنیم. حتی اگر میتوانیم، آنمحل را ترک کنیم، خیلی محترمانه، حرف را تمام کنیم.
۲. یک کاغذ و خودکار یا مداد برداریم و موقعیتهایی که عصبانیشدیم را بنویسیم و بعد به دلیلش فکر کنیم و تحلیلش کنیم که چرا در یک موقعیت، عصبانی میشویم و خشممان ناشی از چیست. و چرا بقیه افراد در این موقعیت، عصبانی نمیشوند. در یک جمله، روی عکسالعملهایمان آگاه شویم و ریشهیابی کنیم.
مثلاً فرزندمان در خانه یکی از اقوام که اتفاقاً خیلی هم با او رودربایستی داریم، لیوان آبی را برداشت، اب خورد و بعد وقتی لیوان را خواست روی میز بگذارد، دُرُست نگذاشت، سُرخورد و شکست.
ممکناست بعضیهایمان از حواسپرتی فرزندمان ناراحت شده و داد بزنیم. الان در درجه اول، فرزندمانترسیده، احساس او مهمتر است یا لیوانِشکسته فامیل؟خیلی وقتها صاحبخانه هم میگوید اشکالی ندارد، اما ما همچنان عصبانی هستیم، بچه را توبیخ میکنیم و مرتب از صاحبخانه، عذرخواهی میکنیم!
فکر نمیکنیم کاسه داغتر از آش شدیم!؟ ایا او عمداً اینکار را کرد؟ فرضاً عمداً کردهباشد، چرا اینکار را کرد؟ شاید ما زیادی صاحبخانه و لیوانهایش را تحویلگرفتیم!
حواسمان باشد در هر موقعیتی، ما داریم انتخاب میکنیم، در اینجا با دادی که میزنیم، روح و روانِفرزندمان را فدای یک لیوان میکنیم! لیوان جایگزین دارد، اما روح نه، این همان چیزهایی است که بعدها میشود ناخوداگاهِ نسلِبعد.۱
حتی اگر قراراست تربیتکنیم، جایش در موقعیتِملتهب و خانه دیگران نیست. آرام که شد، ارام که شدیم، مادرانه یا پدرانه مسئله را توصیح دهیم. قطعاً اثر بیشتری دارد.
روانشناسان، یک تعبیر دقیقتر هم بکار میبرند، پریزهای باز خودمان را بشناسیم. دیدهاید پریزهای برقی که محافظ ندارند، تا یک سیم لخت، واردش شود، طرف را برق میگیرد! خشم هم مثل برقگرفتگیاست، پریزهای باز اخلاقیاتمان کجاست... برایش درپوش بگذاریم تا اگر اینبار کسی سیمِلخت نزدیکش آورد، برق نگیرتمان.
۳. حواسمان باشد، حُسنِخُلق، که اینقدر توصیه دربارهاش داریم، در زمانها و موقعیتهایی نیست که همهچیز خوب است و ارام و خیالمان راحت است، دقیقاً جایی معناپیدا میکند که موقعیت ملتهب است. چند سال است که این کاغذ را به اتاقم نصب کردهام و حداقل روزی یکبار نگاهش میکنم
پ.ن:
۱. یکی از خوانندگانِ عزیز ستارهجان، نکتهای را در نظرات، تذکر دادند. کاملاً حرفشان رو قبولدارم و میپذیرم. اگر دوستداشتید در تکمیلِ بحث، نظر ایشان و پاسخش را هم مطالعهفرمایید.😊
۲. دوستانی که دیروز، مطلب دستگاه اسکنر را خواندهاید، نکتهای به انتهای بحث، اضافه شدهاست
سلام
پست خیلی خوبی بود متشکرم