طول عُمر
بسم الله الرحمن الرحیم
آدمها یکی میآیند، به نوبت، ترتیب، بر اساس سن، اما به نوبت و ترتیب و بر اساس سن نمیروند. یکی در همان بدو تولد میمیرد و بعدی صدسال عمر از خدا میگیرد، دیگری پنجسالگی مریض میشود و ازدنیا میرود. جوان ۳۰ ساله دور از جان، تصادف میکند. پس خیلی مهم نیست طول زندگیمان چقدر است، مهم این است که عرض زندگیما چقدر است، چکار کردیم؟ چکارها میکنیم و به کجا خواهیم رفت. طول زندگی هدیه الهی است و عرضش، زحمت ما
امروز هم روز معلم بود.
رمضان الکریم هم تمام شد و سفره مهمانی خدا جمع گردید. عیدتان مبارررررررررررررررررک
روزی که اگر عید نبود، تمامش پر از اندوه میشد که ضیافت الهی را از دست دادیم و عین خیالمان نیست. عامداً در این مدت ۴۵ روز ننوشتم تا از فضای مجازی دور باشم. اینجا را هم نگذاشتم بهروز شود تا اندک بزرگوارانی که محبت میکنند و دنبال میکنند. به هوای وبلاگ من، در ماه ضیافتالله وارد فضای مجازی نشوند.
*
بحث طول عمر و بزرگتر بودن شد و به نظرم مهم نیست. اما یکجاهایی احکام معدودی بر اساس اولویت ارشدیت، معین میشود. یکی از موارد خاصش، ارث است. «حَبوه» در اصطلاح فقهى عبارت است از بخشى از ترکه مردی که از دنیا رفته و پیش از تقسیم ارث میان وارثان، به بزرگترین پسرش میرسد. ظاهراً حکم خاص فقهی است. اینکه دقیقاً شامل چه مواردی است، نظرات متفاوت است. و اینکه بعضی معتقدند در برابرش وظیفهای بر عهده پسر بزرگتر است: نماز و روزههای قضای پدر (بعضی معتقدند و مادر) برعهده پسر بزرگتر است و باید همه را بخواند.
بر این اساس، بزرگتر بودن باید معیار داشته باشد. برایم جالب بود در دوقلوها، امام معصوم، ملاک بزرگتر بودن را بیان کرده، همه ما فکر میکنیم قُل ای که زودتر به دنیا امده بزرگتر است، اما...
عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ أَشْیَمَ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ قَالَ: أَصَابَ رَجُلٌ غُلَامَیْنِ فِی بَطْنٍ فَهَنَّأَهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) ثُمَّ قَالَ أَیُّهُمَا الْأَکْبَرُ فَقَالَ الَّذِی خَرَجَ أَوَّلًا فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیهالسلام) الَّذِی خَرَجَ آخِراً هُوَ أَکْبَرُ أَ مَا تَعْلَمُ أَنَّهَا حَمَلَتْ بِذَاکَ أَوَّلًا وَ إِنَّ هَذَا دَخَلَ عَلَى ذَاکَ فَلَمْ یُمْکِنْهُ أَنْ یَخْرُجَ حَتَّى خَرَجَ هَذَا فَالَّذِی یَخْرُجُ آخِراً هُوَ أَکْبَرُهُمَا.
مرحوم کلینى در کتاب شریف کافى آورده است : یکى از اصحاب امام جعفر صادق علیه السلام داراى دو نوزاد دوقلو گردید، همین که به حضور مبارک آن حضرت شرفیاب شد، پس از تبریک و تهنیت به او فرمود: آیا مى دانى کدام یک از دوقلوها بزرگترند؟ پدر نوزاد در جواب اظهار داشت : آن که اوّل از شکم مادر خارج و به دنیا آمده است . حضرت فرمود: خیر، آن که آخر به دنیا آمده بزرگ تر است ، زیرا مادر در ابتداء به وسیله او؛ و سپس به وسیله آن که اوّل خارج شده ، آبستن گردیده است . و چون نطفه اوّلى در ابتداء وارد رحم شده و منعقد گردیده است ، به همین جهت توان خروج از رحم مادر را ندارد، تا آن که نوزاد بعد از خودش خارج گردد؛ و پس از آن که راه براى اوّلى باز شد آن وقت مى تواند از رحم مادر خارج و وارد دنیا گردد.۱
بر مبنای این حدیث:
آن که نطفهاش، اوّل منعقد شده است، بزرگتر است و دیرتر بهدنیا میآید.
شاید سؤال شود بر چه مبنایی، از این حدیث، استنباط فقهی میکنید.
اگر راوی پرسیده بود و امام جواب داده بودهاند، میتوانستیم بگوییم حرف لغو است. حالا ممکن است از روی کنجکاوی پرسیده باشد. امام وقتی امام در تبریک، چنین نکتهای را اموزش میدهند، چون امام، معصوم هستند، حرف لغو از ایشان سر نمیزند، باید دلیل محکمی برای بیان این کلام از لسان امام پیدا کنیم.
پ.ن:
۱- کافى : ج ۶، ص ۵۳، ح ۸؛ وسائلالشّیعة: ج۲۱، ص ۴۹۷. البته با توجه به نوع آدرس، منظور اصول کافی نیست. چون اصول کافی، ۴ جلد است... احتمالاً آدرس برای کتاب فروع کافی باشد.من خودم مراجعه نکردهام.
نکته: طبق روایت فوق معیار بزرگتر بودن نوزادهای دوقلو یا چند قلو هنگام انعقاد نطفه است نه هنگام تولد.
۲- میدانم بحث زیادی طلبگی شد. سعی میکنم دیگر تکرار نشود.
والعاقبة للمتقین
- ۱۴۰۱/۰۲/۱۲
سلام
دوقلوها یا دو تخمی هستند و یا تک تخمی
اغلب
گاه دو تخمک یا بیشتر و دو اسپرم و یا بیشتر منجر به دو یا چند قولویی می شود
مثل دو حاملگی جداگانه، دو یا چند قولویی ناهمسان
که می تواند ترتیب داشته باشد
اما گاه یک تخمک و یک اسپرم، منجر به تشکیل تخم می شود، سپس این تخم تقسیم می شود به دو یا سه و... که منجر به دو یا چند قولویی همسان می گردد
و اولویتی در اینجا وجود ندارد