گفتنیها و نگفتنیها
بسمالله الرحمن الرحیم
زیست اجتماعی، عنوان پرطمطراق است که بسیار شنیدهایم و کمتر کنکاش کردیم. تعریف دقیقی از آن به یاد ندارم. انسان ساحتهای گوناگون و روشهای متعددی دارد. یکی از آنها، زندگی در اجتماع است که اجباراً در آن حضور داریم. هر گونه تعامل با غیرخود، وارد ساحت زیست اجتماعی میشود. گاهی زیستاجتماعی، همه زندگی بعضیها را میپوشاند.
اولین تعامل بشری، تعامل با قادرمتعال است که لحظه لحظه زندگی را مدیون اوییم. و بعد تعامل با خود... به تعبیر دینی، حقنفس...
ما تا برای خودمان حقی قائل نباشیم، نمیتوانیم در زیست اجتماعی به آن تکیه کنیم و بهرهمند شویم.
زیست اجتماعی مراتب دارد، خانواده اصلی، فامیل، اجتماع... اولین وظایف ما نسبت به بستگان درجه اول تعریف میشود، بعد ذیالقربی و بعد اجتماع.
کل مقدمه برای این نبود که هر ساحتی را توضیح بدهم. میخواستم بگویم حواسمان باشد که در زیست اجتماعی عمومی، قرار نیست همه چیز را نسبت به خانواده بگوئیم و جوری حرف بزنیم که اگر به گوش خانواده و فامیل رسید، از ما برنجند...
وبلاگ و کلا فضای مجازی، ساحت زیست عمومی است، نه شخصی! پس یادمان باشد وارد حیطه شخصی نشویم و حریم نگهداریم. قرار نیست همه دردودلهایمان را روی دایره بریزیم. حواسمان باشد خوانندگان ما غالباً افرادی هستند که ما آنها را نمیشناسیم و ممکن است حتی صفر تا صد زندگیشان را تعریف کنند، اما همهاش قصه باشد. واقعیت زندگیمان را در برابر قصه زندگی بقیه قرار ندهیم.
یک نکته دیگر درباره خانمها: آیا شما دوست دارید همه مردم شهر، کوچک و بزرگ، محرم و نامحرم، عکس ۳×۴ شما را در کیفپولشان داشته باشند؟ وقتی عکس شخصی در فضای مجازی میگذارید، یعنی عکستان را به تعداد آدمها در فضای مجازی منتشر کردید و به همه یک عکس دادهاید...
حریممان را حفظ کنیم و نگذاریم اغیار داخلش شوند.
والعاقبة للمتقین
سلام
مطلبتون را خواندم باز دلم ریخت از بابت غفلت های فضای مجازی که از عادی شدن ناشی از اینکه همه اینجوری شدن ناشی میشه.