اعتراض، اغتشاش، انقلاب
بسمالله الرحمن الرحیم
برای دختری چادری مینویسم که این روزها، نظراتش را وقتی بعد از مدتها خواندم، از تعجب دهانم وا ماند... نکند دیگر نمیشود به او چادری گفت؟
آیا میداند اینروزها، زنان چادری، امنیت ندارند، بدون حرفی، مورد تعرض قرار میگیرند، کتک میخورند و به چادرشان بیاحترامی میشود؟ تو چرا آن طرف خطی!؟
اینروزها اعتراض و اغتشاش، درهم شدهاست... و بعضا اسمش را انقلاب هم میگذارند. انقلاب؟ آن هم به نام ایران!
کاش لااقل سابقه انقلاب و اغتشاش و اعتراض را در تاریخ میخواندید...
کودتای ۲۸ مرداد، کودتایی آمریکایی بود که زدند، کشتند، شکستند و رفتند. ایجاد ناامنی بود!
انقلاب، نه قتلعام دارد، نه تمسخر، نه آسیب به اموال عمومی، نه کشتن نیروهای مسلح، نه شکنجهکردن نیروهای مردمی، نه آزار و اذیت عمومی...
ولی همه اینکارها دارد اتفاق میافتد.
خسارت به شهرداری، کم نیست که هر روز آمار جدید اعلام میشود. الان دنبال آمار دقیق گشتم، یادداشتی تمسخر کرده بود که هر روز عددی اعلام میشود. نویسنده آن یادداشت، احتمالاً از احتمالات چیزی سرش نمیشود... اینکه تجمیع آمار و برآورد دقیق، زمانبر است... و آمار جدید ۴۰۰ میلیارد تومان است...
در انقلاب، کسی به اموال عمومی آسیب نرساند، اتوبوس اتشنزد، حتی شیشه نشکاند، البته بهجز مشروبفروشیها و کابارهها... اما طرفداران عادی سلطنت کتک نخوردند. حتی میدانم مسئول دفتر شاه، که هر روز سعدآباد میرفته سرکار، روزی که سعداباد فتح شد، بدون اینکه خطی رویش بیفتد، از آنجا بیرونش کردند؛ بازنشستهاش کردهاند و حقوقش تا آخر عمر به خودش و الان به همسرش دارد پرداخت میشود.
تا آخر عمر هم عاشق دربار بود، اما کاری نداشت. کرواتش را هم همیشه میزد. همه میدانستند خطش چیست. حالا دختر چادری و زن چادری ما را بدون حرف، کلام، واکنش، کتک میخورد، یکی بچهاش سقط میشود، دیگری خودش بعد بچه دق میکند، سومی توی ماشینش به جرم چادری بودن، نارنجک میاندازند و بچهاش کور میشود، چهارمی از ده یازده زن، سهچهارایستگاه، کتک میخورد...
این است انقلابتان؟
آن یکی شایعه میکند روزی ۵ پرواز خانواده مسئولین را به خارج میبرد. میگوید منبعم دوستم است که در فرودگاه امام کار میکند. در توضیحش هم نوشته «اینایی که میرن تنها خانوادهی وزرا و نمایندهی مجلس نیستن که خیلی تابلو بشه مثلا یکیش خانوادهی مدیرکل فلان ادارهس یکیش خانوادهی فلان بخشداره یکیش خانوادهی فلان مدیرعامل شرکته و از اینجور آدما...» سوالم این است که چطور، آن دوست شما اسم همه مدیران ریز و درشت مملکت را حفظ است و میداند؟
آخر کسی نیست بگوید: الان که همه دنیا پشت شما هستند، خانواده مسئولین نظام، هرجا بروند که برایشان امنیت جانی وجود ندارد...
نهایتش و تنها طرفداران ما، سوریه است که اوضاعش به قاعده نیست. لبنان هم که دولتش روی هواست... انجا هم بخواهند بروند، اصلا بیروت به تهران، ۵ پرواز ندارد! میماند عراق با تمام پایگاههای آمریکاییاش، نکند یمن میروند که زیر بمباران باشند، اهان، یادم امد کشورهای امریکای لاتین هم هستند... البته آنجا هم آمریکاست و نفوذش! شاید هم برایشان در غزه، خانه گرفتهاند...
شاید گمانبردند روسیه میروند؟ الان روسیه را نبینید که با ما متحد است، به وقتش عضو شورای امنیت است و کرور کرور علیه ما قطعنامه صادر کردهاست. یادم نیست جایی خوانده باشم روسیه به نفه ما قطعنامهای را وتو کردهباشد. برایش، منافع خودش مهم است و لاغیر! شاید هم فکر کردهاید مثلا کرهشمالی میرویم که اصلا پرواز مستقیم ندارد...
کجا بروند امن باشد و بعد از کینه، نفرت و مجازات شما در امان باشند؟ اگر ما متحد کشورهای امریکایی و اروپایی بودیم که الان شما کف خیابان نبودید که...
بعد هم مثلاً آن شاه گردنشکسته، اول خودش رفت، بعد نوچههایش! الحمدلله رب العالمین رهبر عزیزمان امام خامنهای، در صحت و سلامت کامل در تهران، حسینیه امام هستند و چند روز پیش ملاقات داشتند. خانوادهشان هم در همین ایران هستند.
مهمتر از همه، این است که گمان میکنند بدون رهبر، به جایی میرسند! رهبرانی که خودشان با هم اختلاف جدی دارند و تا ایران را ایرانستان نکنند، ولکن ماجرا نیستند.
بزرگوارانی که هنوز ما را هموطن میدانید،
اعتراض حق همه ماست! ما هم معترضیم، اما اگر مدافع مستضعفین هستند، شهید ما روحالله عجمیان است که هر بار پول کارگریاش را میگرفت مرغ میخرید و همه خانواده را دعوت میکرد و قاتلش زن و شوهر دکتری هستند که میلیونها تومان، اموال دارند...
ببینید کدام طرف خط هستید.
والعاقبة للمتقین