بسم الله الرحمن الرحیم 

اللهم صل علی فاطمة و أبیها و بعلها و بنیها و السر المستودع فیها بعدد ما أحاط به علمک 

شهادت حضرت مادر تسلیت 

چادرت را بتکان، روزی ما را بفرست 

ای که روزی دو عالم همه از چادر توست 

 هر کس روزی‌اش بود، سری زد، اگر اشکی جاری شد، سپاسگزارم دعایم کند.

14 آذر باید می‌نوشتم از چهلم شهدای شاهچراغ... از حرم امن، آرام و دوست‌داشتنی برادر ولی‌نعمتمان... با اینکه فقط دوبار و کوتاه قسمتم شده، اما شیرینی حضور و زیارت هنوز در کامم هست. حضرت حق صبر بدهد به بازماندگان. به خواهر عزیزم فاطمه سرایداران که اول زندگی خیلی زود بود یتیم شود و داغ ببیند؛ و بار بکشد...

کار تمیز یعنی این، کار تمیز که به موقع، انجام شد... اجرشان با صاحب عزا

15 آذر هم دست و دلم به نوشتن نرفت. اما یادم بود 17امین سالگرد شهدای رسانه بود. هنوز یادم نرفته روزی که آن خبر هولناک، پیچید و ایرانی عزادار شد. حالا 17 سال است بخشی از قطعه 50 بهشت‌زهرا میزبان بدن مطهر این شهدا است. خاطرم هست چندسال پیش، توفیق شد روز مراسم سالگرد آنجا بودیم و مادر شهید برادران را دیدم و بعد این همه سال، وقتی فهمید همسفر پسرشان بودم، هوای دلشان بارانی شد.

حضرت حق جل‌جلاله رحمتشان کند.

والعاقبة للمتقین