لباسِ فرمِ بندگی
بسمالله
خیلی از مشاغل، لباسِفرم دارند. مثل آتشنشانها، مهمان دارها، نظامیها... حتی با اینکه شغلشان پرزحمت است و فعالیت زیادی دارند، رنگ لباسشان روشن است، مثل نیروهای راهنمایی و رانندگی و نیروهای دریایی در تابستان که لباس سفید میپوشند. لباسهایی که فکر میکنم گاهی باید هر روز شسته شوند.برخی از مشاغل، لباسِ کار دارند. مثل مکانیکها، تعمیرکارها، آشپزها، کادر درمانی؛ قریب به اتفاق رشتههای ورزشی، لباس مخصوص دارند. اکثر کارخانجات و ادارات برای لباس پوشیدن، آئیننامه دارند؛ همیشه چند ردیف از مانتو فروشیها، اختصاص دارند به مانتو، شلوارهای اداری؛ (الحمدلله بخاطر چادریبودن، هر رنگ مانتویی که دوست داشتم، در اداره میپوشیدم.)
همه ما، حتی اگر شاغل هم نباشیم، لااقل دو سه سری لباس داریم. لباس خانه و لباس بیرون خانه. (بماند بعضیها برایشان این تفاوت وجود ندارد.) پوشش بیرون خانه هم متفاوت است، برای وقتی که اداره، کلاس، باشگاه، دانشگاه و... میرویم یا وقتی مهمانی دعوتیم. الان مهمانیها هم درجهبندی دارد. از مهمانیهای صمیمی و دورهمیهای خودمانی، تا مجالس رسمیتر و نهایتش مجالس عقد و عروسی است که بهترین لباسهایمان را میپوشیم. گاهی وقتی چندجا کار داریم، لباس مهمانیمان را میگذاریم در ساک و با خودمان میبریم. از صبح، تنمان نمیکنیم، مبادا کثیف شود، عرق کنیم و وقتی به مهمانی میرسیم، لباسمان موجه نباشد. شاید برای خیلی از کارها، لباس مخصوص هم داشته باشیم. مثلاً آقایانی که روی منقل زحمت جوجه و کباب و گوجهاش را میکشند، معمولاً یک لباس دارند برای همین کار... گاهی لباسشان برای شستن ماشین هم متفاوت است.
*
همه ما، برای روبروشدن با آدمهای مختلف، رفتن به مکانهای متفاوت و انجام مشاغل، لباس مخصوص داریم؛ بهترین، قشنگترینشان را هم برای مجالس عروسی نگهمیداریم؛ حتی برای سنین مختلف هم پوششهای متفاوت انتخاب میکنیم. مثلاً لباسی که در بیست سالگی میپوشیدیم را در 50 سالگی نمیپوشیم.
اما چرا برای نمازمان، پوشش مخصوص نداریم؟ گاهی (با احترام) بعضی از آقایان، حتی یک سجاده یا جانماز هم ندارند، مهری را از روی طاقچه برمیدارند و نماز میخوانند. گاهی ما خانم ها چادرمان را هزار وصله میزنیم و با همان نماز میخوانیم؛ گاهی با چادر مشکی سر نماز میایستیم. چادری که با آن همه جا رفته ایم. مگر بالاتر، بهتر، مهمتر از قرار ملاقات با خدا هم داریم؟ حالا چون روزی 5 نوبت است، باید برایمان عادی شود؟ هر جا میرویم یک جانماز میگیریم و نماز میخوانیم. شده است مهمانی برویم و از میزبان، لباس بگیریم برای شرکت در مهمانیاش؟ (حالا ممکن است یکی دوبار از خواهری و فامیلی لباس بگیریم، اما این روال است؟) مگر پوشش نماز، فقط چادر است؟ چرا همیشه لباسهای مهمانی، کار و... را با خود میبریم، اما لباس و پوشش نمازمان همراهمان نیست؟
آیا مهمانی خلق خدا، از دعوت خدا مهمتر است؟ نمیگویم از فردا لباس های مهمانی مان را برای نماز استفاده کنیم. اما به نظرم رسید شاید بهترین پوشش خانمها برای نماز، همان لباس سپید احرام باشد... آقایان هم که توصیهها دربارهشان زیاد است، بروند سراغ باب لباس نمازگزار... (البته از نوع مستحباتش)
لباس سپید احرامم را نمیدانم کجا گذاشتهام. باید برای وعده ملاقات بعدی پیدایش کنم.
پ.ن۱: این یادداشت اول از همه برای خودم است. برای توصیه به نفسم.
پ.ن۲: لینک مطلب اینجاست، اگر سروش را نصب دارید، باز بفرمایید. البته مدتی هم تحت وب میشد استفادهاش کرد. از پاک کردنیهای بود که پاک نشد و در صفحات مجازی ماند الله اعلم