درون گرا
بسم الله الرحمن الرحیم
یک نظر غیر علمی است، اما تجربه شخصی است.
آدم درونگرا وجود ندارد.
یعنی آدمی که دوست نداشته باشد حرف بزند، از چیزی دلخور نشود، همهچیز برایش عالی است، همه چیز سر جای خودش است، نیاز به دردودل ندارد و...
همچین آدمی وجود خارجی ندارد، فقط آدمها انتخاب میکنند به چهکسی اعتماد کنند، با او حرف بزنند و دردودل کنند.
گاهی آدمها دیر اعتماد میکنند، خودشان را سانسور میکنند چون از قضاوتشدن میترسند. فقط همین... ربطی به درونگرایی و برونگرایی ندارد. بحث اعتماد و ترس است.
چه بسیار آدمهایی که در فضای مجازی به شدت شلوغ و در محیط حقیقی ، خیلی آرام و ساکت هستند. چون در محیط مجازی در معرض قضاوت نیستند، کسی آن ها را نمیبیند، برای همین خودشان را راحت تخلیه میکنند...
تجربه به من ثابت کرده...
تا به امروز توانستهام با هر آدمی که ادعای درونگرا بودن داره، رفاقت کنم، حرف بزنم و بستگی به شخصیتش که چقدر گارد دارد، بالاخره یخش را بشکنم و تا دوسه ساعت ازش حرف بکشم.
معمولاً آخرین جملاتش این است: فقط با تو اینقدر راحتما...
پ.ن:
۱. اینگونه بودم؟ نه! قدرت ابراز نداشتم. به شدت از قضاوت میترسیدم. بلد نبودم حرف بزنم.
۲. کلاس؟ بیخیال. یک مربی خوب، جلوی چشمم هست. پدرم... سایهشان مستدام. قبلاً که بیشتر حوصله داشتند، در هر مهمانی، کافی بود یک ربع بگذرد، تا فقط صدای بابا از مردانه بیاید. بابا را دم رفتن باید از منبر پایین میکشیدیم.
۳. اطلاعات بیخود و بیجهت تان را بالا ببرید. از آب و هوا، ترافیک، پوشاک و... با هر کسی بالاخره سر یک موضوع میتوانید سر حرف را باز کنید.
والعاقبةللمتقین