تکرار

بستگی داره تکرار خوبی باشه یا بدی؟

اگه تکرار خوبی باشه، خوبه و اگه تکرار بدی باشه، بد.

مگر اینکه تکرار همراه با تغییر باشه.

اونوقت متفاوت میشه.

راه پیدا کردن گنج جهان جز رنج نیست
رنج آن را راست می گویند اما گنج نیست

گاه می افتد به خاک وگاه می غلتد به رود
هیچ رازی در فروافتادن نارنج نیست

گاه سربازی شجاعی، گاه شاهی نا امید
روز و شب چیزی به جز تکرار یک شطرنج نیست

در کف بازار دنیا «عمر» خود را باختی
سکه ها را جمع کن! دعوای چار و پنج نیست

باید از بهتی که چشمم داشت قلبش می شکست
چشم پوشی کن که این آیینه حیرت سنج نیست

فاضل نظری 

فکر کنم بیشتر وقت ها خسته کننده است. حتی توی موردی مثل درس که مثلا مثبته و لازمه چیزی رو چند بار تکرار کنیم تا توی ذهن بشینه بازم روندش آدم رو کسل می‌کنه.

بعضی تکرارها هم معنی داره. مثلا یکی از مواردی که توی پایان نامه ام دارم بررسی می کنم بسامدگیریه، یعنی مثلا یه جمله یا یه اتفاق چند بار تکرار میشه؟ و بعد این می تونه به یه نتایجی ما رو برسونه در مورد شخصیت اون آدم یا تمایلش یا چیزهای دیگه

همونطور که گفتم تکرار اگه همراه تغییر باشه، عادی و یکنواخت نمیشه.

در انجام عبادات هم، بایستی تغییراتی در نحوه انجام و یا مکان و زمان انجام داد تا عادی و کسالت آور نشه.

مثلا هر دفه با چادر نمازی متفاوت نماز بخونیم، درک متفاوت ایجاد کنیم، ذهنیت متفاوت ایجاد کنیم، یا انگیزه متفاوت و ....

اونم باز تغییر ظاهریه.

رشد هم در واقع تغییر هست.

تغییر از حالت نقص به کمال.

بله مسلمه که هر تغییری رشد نیست؛ بنده عرض کردم رشد، تغییر از حالت نقص به کمال هست. ینی در واقع اگه یه پله بالاتر رفتیم، رشد اتفاق افتاده؛ البته باز بستگی به جایگاه تغییر هست که در کجا واقع میشه.

و درسته هر تغییری مانع عدم تکرار نیست. اصلا تغییر دخالتی در تکرار نداره که ما اونو عامل بدونیم.

همه چی به انتخاب خودمون داره.

تغییر کنیم یا نکنیم.

تغییر بدیم یا ندیم.

تغییر با تکرار همراه باشه یا نباشه.

تغییر نتیجه تکرار باشه یا نباشه.

و...

همه اینها کاملا ارادی و انتخابی هست.