خود خواسته
بسم الله الرحمن الرحیم
چرا میگذاریم رسانه هر کاری که دوست داشته باشد، بکند؟
چرا میگذاریم رسانه جایمان فکر کنم، نظر بدهد، تصمیم بگیرد، تصمیمسازی کند؟
اصلاً چرا میگذاریم رسانه، جای خدای متعال، تصمیم بگیرد، نظر بدهد، حرف بزند؟
ناامیدی از درگاه الهی، فقط سهم کافرین است: ...وَلَا تَیْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لَا یَیْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْکَافِرُونَ
با قصههای مجیدش، زندگی کردم، خندیدم، گریستم، ذوق کردم، حرص خوردم، استرس داشتم...
همهاش به کنار
حتی به بقیه آثارش کار ندارم. قصههای مجید، یکی از نوستالوژیهای نوجوانی دهه شصتیهاست.
اما
خ
و
د
ک
ش
ی
اسمش مرگ خودخواسته، اختیاری یا امثالهم نیست...
قاضی نیستم، عدالت نمیدانم. واگذارش میکنم به خدای متعالی که عدالتش را دربست قبول دارم.
والعاقبة للمتقین
انشاءالله که خودخواسته بودن مرگش، خودکشی نبوده باشد.
دیروز در مراسم ایشون جمعی از هنرمندان حرفهایی گفتند و گفتند و گفتند. اما متأسفانه حرف ارزشمندی که به درد این هنرمند و به درد انتهای راه بقیه هنرمندان بخورد چیزی درش نبود.
آنچه من دیروز در این مراسم دیدم و شنیدم این بود که اکثر هنرمندان ما متأسفانه احساس شدیدی فقط به «دیده شدن» دارند و انگار جز دیده شدن به هیچ چیز دیگری نیاز ندارند. درحالی که من معتقدم هنرمندان ما بیش از هر چیز نیاز به خوددیابی و خودشناسی دارند. چیزی که حتی خودشان هم حاضر نیستند خود را ببینند و ماهیت وجودی خود را بشناسند...
انشاءالله خدا عاقبت همه ما را ختم به خیر کند.