تقبل منّا
بسمالله الرحمن الرحیم و صلّ الله علی محمد و آله الطاهرین و صَحبِهِ المنتجبین
از بچگی همیشه خانوادگی برای رأیدادن میرفتیم. در صف میایستادیم و نه رأی خودمان، بلکه رأی پدر و مادر را در صندوقهایی که با پارچه مُهر و موم شدهبود، میانداختیم.
هر بار که انتخابات میشد، شناسنامهام را میگرفتم و با انگشتانم از سالِتولدم، میشمردم که امسال میتوانم رأی بدهم یا نه.
سالِ ۱۳۷۸، ۱۵ سالم تمام شد و همانسال سن رأیگیری یکسال بالا رفت... حسرت رأیِ ششمین دوره مجلس شورای اسلامی، روی دلم ماند.
سال ۱۳۷۹، دوباره یکسال سن رأی، پایین آمد و ۱۵ سالِ تمام شد... کارد میزدند، خونم درنمیآمد... با این بالا و پایینکردنهایشان، یکسال حقمسلممان را گرفتند...
انتخابات ۱۳۸۰ همان سالِ آخرِ تحصیلی، در اولین انتخابات زندگیام را شرکتکردم و نخستین مُهر، در صفحه سوم شناسنامهام جا گرفت.
و امسال بعد از ۲۱ سال رأیدادن، آخرین مربع صفحه انتخابات شناسنامهام پر شد...
خدایا شاهدباش، جز برای رضای تو و به فرمان رهبرم رأی ندادم و این صفحه را برایم در أحسنِ اعمال ثبتبفرما.
#پز_انتخاباتی
#به_اونا_که_به_شناسنامه_سفید_پزمیدن!
#هم_دنیا_هم_آخرت
ربنا تقبل منا هدا القلیل
الاحقر
پ.ن:
۱. از احوالات پایتختنشین بودن این است، انتخابات میاندورهای زیادی در تهران برگزار میشود و همین امر سبب میشود که صفحه انتخابات سریعتر پر شود.
۲. تبریک به همه شما عزیزان، دوستان و هموطنانی که امروز در جشنتکلیف سیاسی شرکتکرده و میکنید و اولین رأیتان را به جمهوری اسلامی ایران میدهید. این درختِ انقلاب، با خون هزاران شهید آبیاریشده، قدر بدانید و مواظبش باشید. از امروز شما هم در جمع نگهبانانِ این درخت قرار گرفتهاید. انشاءالله در عمل به این وطیفه مستدام و برقرار باشید😊😙😍
۳. صندوق رأی خیلی زودتر از اینها باید تغییر شکل میداد. اما نداد تا بعد از انتخاب دکتر احمدینژاد و در دولت نهم تغییر کرد. باز هم دمتان گرم که ما را از انداخت رأی در صندوق هایی که رویش پارچه کشیده شده بود، نجات دادید... والاع برگه رأی داخلش نمیرفت.
4. دولتیها دارند هر کاری که می#تونند، میکنند تا آمار مشارکت بیاد پایین... حدود 5 هزار تخلف تا بحال ثبت شده، از دیرشروع کردن تا زود جمع کردن! خدایا عاقبت بخیرمون کن...
خدا قبول کنهاتفاقا پیش خودم گفتم اوه چه خبره؟ چقدر رای 😁