عین دال لام
بسم الله الرحمن الرحیم
بسیار شنیدهایم و خواندهایم. از همان سال های دبستان که بین اصول دین، عدل خدا را نام میبردیم تا بعدها در کتابهای دینی که عدلالهی را معنا میکردند و این روزها که عدالت، پلاکارد همه جریانات سیاسی شده است و در ذیل آن، هر کاری را با نام عدالت، عنوان عدالت، زیرمجموعه عدالت قرار میدهند. تا بحال فکر کردهایم عدالت چیست، از کجا میآید. شاید بهتر باشد به جای واکاوی اساسنامه جریانات سیاسی، سری به منابع دینی و سخنان بزرگان بزنیم تا بفهمیم عدالت چیست، و باید دنبال چهچیزی باشیم. وقتی خطکش عدالت را شناختیم، میشود با آن همه کارها، برنامهها، اهداف و ... را اندازهگیری کرد.
معنای عدالت
عدل را معنا کردهاند به درستی و راستی. عدل یعنی معادل، حد وسط و متضادش را ظلم و جور گفتهاند. عدالت هم مصدر است، بر همان معنا و در حقوق، عدم انجام محرمات، و عدم اصرار بر گناهان صغیره را عدالت مینامند.
دنبال چه هستیم؟
معناهای اصطلاحی عدالت، زیاد است و به دو دسته کلی عدالت الهی و غیرالهی تقسیم میشود. مجال سخن در باب عدالت الهی نیست که معنا کنیم و شبهه شود، جواب بدهیم و بگوییم عدالت الهی در چه زیرشاخهها و مصادیقی هست و نیست؛ برای فهم بیشتر در این معنا، کتاب عدلالهی استادشهید، مرتضی مطهری، میتواند راهگشا باشد.
اینجا می خواهیم درباره عدالت غیرالهی حرف بزنیم. اشتباه نشود، منظورمان عدالتی نیست که به اسلام و خدا ارتباط نداشته باشد، بلکه منظور همان عدالتی است که هدف بعثت انبیاء بوده است که به عنوان قسط از آن یاد شدهاست. از این جهت، «غیرالهی» نامیده میشود که فعل مستقیم حضرت حق نیست و این حکومت اسلامی است که باید به دنبال تحققش باشد.
عدالتالهی، به عدالت فردی و اجتماعی تقسیم میشود.
عدالت فردی، همان معنای اخلاقی و فقهی عدالت است. در بسیاری از کارها، یکی از شرایط فرد برای انجامدادنش، عدالت است: مثل مرجهیت، شهادت، قضاوت و ...
قطعاً منظور ما برای تحقق عدالت، این مورد هم نیست.
آنچه ما به دنبالش هستیم و باید باشیم، عدالت اجتماعی است که در یک تعریف جامع میتوان گفت: «عدالت اجتماعی، عبارت است از شناخت حقوق طبیعی و قراردادی که جامعه برای تمام افراد قائل است. مانند تقسیم کار و دادن مزد به کارکنان، مطابق با کارایی آنان و افزودن خدمات و تأمین نیازهای اجتماعی که افراد برای حفاظت بقای خود و تسهیل در پیشرفت کار و رسیدن به سعادت، حق دارند آن را به دست آورند.»
در اسلام، زیربنای عدالت، حق است، هر جا حقی است، عدالت معنا پیدا میکند. برای همین کاملترین تعریف حقوقی از عدالت عبارت است از: «العدالت، اعطاء کل ذی حقٍ، حقه» است که در عبارات امیرالمؤمنین (علیهالسلام) همین عبارات یافت میشود.
عدالت اجتماعی چیست؟
شهید مطهری، سه معنا در باب عدالت ارائه کردهاند:
۱. عدالت یعنی مساوات و برابری. نه اینکه همه مردم در یک درجه و سطح و مرتبه باشند. جامعه به خودی خود، طبقات و درجات دارد. اما افراد باید آزاد باشند و همه امکانات بطور مساوی به همه برسد و هر کسی که همت داشت، بتواند با همت و استعدادش، رشد کند.
۲. عدالت، به معنای تساوی در برابر قانون است. قانون نباید میان افراد، تبعیض قائل شود و اگر کسانی در شرایط مساوی هستند، قانون نیز با آنان بر اساس مساوات برخورد کند و اگر در شرایط مساوی نیستند، قانون نیز باید این شرایط را در نظر بگیرد. مثلاً وقتی دو نفر نیازمند آموزش هستند، اگر هر دو نفر، سالم هستند، هر دو باید به یک میزان از امکانات بهره ببرند، اما وقتی کیی از این افراد، نقض جسمانی دارد، باید اماکانات بیشتری برای او در نظر گرفت. یکی دیگر از معانی در باب عدالت در معنای تساوی، عدالت قضایی است که افراد در برابر قانون، باید یسکان باشند و قاضی بین افراد در رسیدگی، تفاوتی قائل نشود.
۳. معنای سوم عدالت از دیدگاه استاد، رعایت توازن در جامعه است. به این معنا که در جایی که حقوق فردی و حقوق اجتماعی تعارض پیدا میکند، مصالح اجتماع، بر مصالح فرد، تقدم پیدا میکند.
عدالت در بیان رهبر
کلیدواژه عدالت، در بیانات امام خامنهای، به وفور یافت میشود. ؛ ایشان عدالت را معیار اصلی حق و باطل بودن حکومتها میدانند و اشاره میکنند اگر در حکومت، شاخصه عدالت نباشد، حقانیت و مشروعیت آن زیر سؤال میرود.۱ نکته قابل تأملی که ایشان اشاره کردند این است که درخواست ما برای ظهور منجی، اقامه عدل و داد است، نه گسترش دین و این نشان میدهد که عدالت، جزو اصول زیربنایی است۲ و البته هدف میانی است و هدف غایی، رستگاری انسان است.۳
حضرت آقا، معنویت و عقلانیت را دو شاخصه اساسی میدانند که اگر همراه عدالت نباشد، عدالت از مسیر خودش منحرف میشود و به یک شعار تو خالی تبدیل میشود.۴ علم نیز باید در مسیر بکار بسته شود، در غیر اینصورت، خودش به ابزاری تبدیل میشود که هر صدای اعتراضی را خفه کند.۵
مقام معظم رهبری، در جایی اشاره میکنند: «تأمین عدالت، متوقف بر زیرساختهاست، اما آنچه عدالت را تضمین میکند، انسانِ معتقدِ جازمِ عازمِ باارادهی خداترس است. اگر این شد، آن وقت با این دستگاههای متنوع و امروزی و خوب، میشود به عدالت به طور کامل رسید. اگر این اراده نبود، در این اراده سستی و اختلال ایجاد شد، هیچ کدام از این دستگاهها به خودیِ خود عدالت را تأمین نخواهد کرد، بلکه گاهی حتّی زمینه میشود برای بیعدالتی.»۶
ایشان در جای دیگر، برخی مصادیق عدالت را نام میبرند: عدالت قضائی، عدالت اقتصادی، عدالت در گزینشها، عدالت در تقسیم منابع و فرصتهای کشور بین گروهها، عدالت جغرافیائی.۷
تابلوی عدالت
خیلی از گروهها، شعار عدالت میدهند؛ برخی در عنوانشان، عدالت را گنجاندهاند: جنبش عدالتخواه دانشجویی، و گروهی که قبل از انتخابات مجلس یازدهم با عنوان عدالتخواه اجتماع کردهاند و این یک ماه اخیر نیز همه نامزدهای سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، یکی از آنها را برداشتهاند.
با معیارها باید سنجید کدام فرد، گروه، ارگان و سازمان، شعار عدالت میدهد، و کدام عمل میکند. آن کسی که مانع تخریب ویلاهای غیرقانونی می شود، عدالتخواه هست یا آن گروه دانشجویان جهادی که بدون چارچوب اداری، دنبال تحقق عدالت آموزشی برای کودکان کار هستند.
معنای عدالت، روشن، واضح و دقیق است، اگر گروههای سیاسی، به دنبال عدالت بودند، حمایت کنیم، اما همیشه یادمان باشد که مبادا عدالت، قربانی حزببازی، گروه شود و ان وقت است که مسیر را اشتباه رفتهایم. نمونه عدالت، مولای متقیان است که حتی حاضر نبود، کاهی را از دهان مورچهای بگیرد.
پ.ن:
۱. بیانات در نخستین نشست اندیشههای راهبردی. ۱۳۸۹/۹/۱۰
۲. بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم در روز نیمهشعبان، ۱۳۸۷/۷/۲۵.
۳. بیانات در نخستین نشست اندیشههای راهبردی، ۱۳۸۹/۹/۱۰.
۴. بیانات در دیدار اعضای هیأت دولت، ۱۳۸۸/۶/۱۶.
۵. بیانات در دیدار وزیر علوم و استادان دانشگاه تهران، ۱۳۸۸/۱۱/۱۳.
۶. بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوه قضائیه؛ ۱۳۸۸/۴/۷.
۷. بیانات در دیدار کارگزاران نظام، ۱۳۸۹/۵/۲۷.
۸. این متن وقتی نوشتهشد که هنوز انتخابات در جریان است و نام کسی از صندوقهای رأی بیرون نیامده است... امیداست رئیس جمهور منتخب ملت، کسی باشد که عدالت را برایمان معنا کند، انشاءالله
۹. ممکناست نظرات دوستان در روزهای آتی، دیر تایید و جوابداده شود.😊
۱۰. الحمدلله الحمدلله الحمدلله... تبریک بابت انتخاب آیهالله رئیسی، باشد رستگارشویم😊😉😁😚