کلاس هنری
بسم الله الرحمن الرحیم
این بار کلاس هنری را برای کودکان و نوجوانان هیئت کوچکمان راه انداختم. کار هماهنگی رسیدن به روز مشترک، واقعا زمانبر بود و جلسه اولش، تشکیل شد...
بازخوردهای جلسه جالب بود. (اینجا چون گروهمان با مادرهاست، بازخوردها میرسد. توی گروه مسجد از این خبرها نیست.)
اولی ساعت ده و نیم شب نوشت: و دختر من همچنان سوزن به دست با دخترخالهاش در حال کوک زدن 🤪اصلا خانم مربی فکر نکنم همچین شاگردهایی تا حالا داشته باشه. خواهرزادهام تا الان اینجا بوده از ذوق کوک😅
دومی گفت: دختر و بچه خواهر هم تا نصفه شب داشتن میبافتن.
سومی که خودش را سر کلاس قلاببافی نوجوانها جا کرده بود، نظر گذاشت: همان چند دقیقه که قلاب و کاموا دست گرفتم، چقدر آرامش داشت.
همان اولی دوباره نوشت: کلا دختر منو که باید دو سه تا آموزش بهش بدین، الان یه لوح کامل ضربدر داریم ، خیلی تمیز و شیک. چشماش رو صبح باز کرده سوزن به دسته میگه آرامش داره☺️
بعدش هم گفته من میخوام استاد اینکارا بشم بتونم یاد بدم. خیلی کیف داره. برایش نوشتم حالا راه بیفتد، دیگر به شما کاری ندارد و مادر دختر گل ادامهداد که خودش گفته: مامان! خوشحال من دیگه بهت غر نمیزنم؟!
برای دختران تا ۱۱سال، شماره دوزی و بالای ۱۱، کلاس قلاببافی گذاشتم.
*
این حرفها برایم پر از انرژی است و کلی درس...
۱- واقعا این علاقه و تلاش، خستگی سر و کله زدن با بچهها را از تن آدم درمیآورد.
۲- چقدر استعداد، علاقه و ظرفیت که از آن غافل بودیم.
۳- دختر و زنیم. از جنس ریحانه... علاقمند به خلق، ایجاد، نوآوری. دوست داریم با دستهایمان، لطافت، زیبایی و هنر را به دنیا هدیه دهیم.
۴- سه تا مادر سر کلاس قلاببافی نشستند و بیرونشان کردم.🙄🤐😄 از باب اینکه قرار است هنر، طریقت داشته باشد که سر حرف را با دخترها باز کنیم. علاقه و رابطه ایجاد شود. اگر مادرها باشند، کار کرد کلاس از بین میرود.
۵- برگردیم سر اصل خودمان... ریحانه بودن.
آموزش هنرهای دستی، آرامش، سرگرمی، خلاقیت، اعتماد به نفس را به دنبال دارد. غالب دخترها علاقه دارند و باید این علاقه را مهار کرد و در مسیر صحیح هدایت کرد.
اگر این وجه، هدایت نشود، توانمندیهای تقویت نشود، برای اعتماد به نفس، میرسد به خودآرایی و آرایش و... غالب دخترهای این تیپی، کاری بلد نیستند که متمسک به ظاهرشان میشوند تا بتوانند سری در سرها دربیاورند.
دیده شوند، تحسین شوند...
پ.ن:
۱. با خود و بیخود، دخترها را تحویل بگیرید، تعریف کنید، بغل کنید، ببوسید. دخترها به دیدهشدن، نیاز دارند...
۲. یاد دادن هنر، معطوف به تابستانها نشود.
۳. اگر کسی تا حالا سراغ هنر نرفته، یادگیری با فیلمها، کمی سخت است. اینها آموزش حضوری میخواهد. کلا پایهام برای یاد دادن...😄❤️ نگران هزینهاش هم نباشید... والاع تا به امروز که چیزی نگرفتم. واگذار کردم به برگزارکنندگان کلاس که هرچقدر دوست داشتند، بدهند...
والعاقبة للمتقین
سلام
پس بگو سرت شلوغ شده جلسه و آموزش و ...
چرا مادر ها رو جدا میکنی خب بزار بشینن (با دلیلی که آوردی قانع نشدم:))
+ با حرف های آخرت کاملا موافقم و تا حالا اینطوری به این موضوع فکر نکرده بودم
منم به شدت موافقم که دخترا و حتی پسرا به کارای هنری رو بیارن اصلا چ معنی میده آدم در اوج نوجوانی سه ماه بیکار باشه!
هر چ بیکار نباشن واسه خودشون بهتره و چ خوبه که با نتیجه کارشون به وجد بیان برای ادامه و چ بسا در آینده هم دنبالش کنن
خدا قوت رفیق:)