ازدواج
بسم الله الرحمن الرحیم
ازدواج اصل است، ریشه، هویت، مبنا... اصلا ازدواج اگر نباشد، نسلی نیست که بخواهد درباره ازدواجنکردن، نظریه بدهد. درباره بچهدار نشدن.
ادمهای موفق، عموما ازدواج کردند و تنها نیستند.
جایشان را در زندگی پیدا کردند.
ادمها دوست دارند به جایی برسند که بیبدیل باشند، بدون جایگزین، جانشین... یک جایی که اگر نباشند، کسی نمیتواند جایشان را پر کند و ازدواج، این جایگاه را برای آدم میسازد و لاغیر.
به تعبیر بزرگوار وبلاگنویسی، هر جا که رفتی، کار کردی باید کادرسازی کرد که اگر نبودی و نباشی، کس یا کسانی دیگری کار را جلو ببرند. اما ازدواج، فقط جاده اوست. فقط... تنها جایی که فقط خودت باید باشی. کسی نمیتواند جای تو باشد.
میتوانی نیرو تربیت کنی که بعدا همسر خوبی شود، اما جای تو نیست.
افراد متاهل، با چنگ و دنبال دنبال اهدافشان میروند. با برنامهریزی. چون یک کار تماموقت، مهم و اولویت دار دارند که باعث میشود بقیه زندگیشان تنظیم شود. شاید اهدافشان با هدف های بچگیشان، نوجوانی و حتی جوانی متفاوت باشند، اما پشتکاری که دارند را مجردها از یک سنی ندارند.
شاید مجردها وقت بیشتری داشتند، فراغت بیشتر، اما قطعا انگیزه بیشتری ندارند.
اگر دنبال رسیدن به قلههای علم هستید
یا رسیدن به رویاهای اقتصادی
یا حضور موثری اجتماعی
ازدواج کنید.
شاید دیرتر به آرزوهایتان برسید، اما قطعا موفقترید.
پ.ن
۱. همانقدر که زن، به همسرش کمک میکند، مرد هم باید همینگونه پشت همسرش باشد. میشود هر دو موفق باشند. لازم نیست یکی خودش را برای دیگری فدا کند.
۲. معمولاً خانمها بیشتر درگیر خانه میشوند، اگر مسئولیتها تقسیم شود، مشارکت باشد، باعث میشود زن، فراغت کافی داشته باشد. هر چند کار اجتماعی تماموقت بیرون از منزل در سنین کودکی بچهها، لطمات جبرانناپذیری برای کودکان دارد.
۳. قدیمها خانمها فقط به بچهها میرسیدند. باعث خانهنشینی میشد و در سنین بزرگسالی، توقع از بچهها بدیهی بود. اما دغدغه و فعالیت اجتماعی خانمها سبب میشود وابستگیشان به فرزندانشان کم شود و در سنین بزرگسالی و وقتی بچهها ازدواج کردند، کمتر به پر و پایشان بپیچند.
والعاقبة للمتقین
خب الان بسیاری از جوون ها شرایط ازدواج ندارند.