بسم الله الرحمن الرحیم
ان‌شاء الله فقط برای او، در مسیر او و برای رضای او بنویسم.

اللَّهُمَّ اسْتَعْمِلْنِی لِمَا خَلَقْتَنِی لَهُ
خداجونم!
روز اولی که تو عالم ذر، نگام کردی و گفتی تو هم برو دنیا، برام برنامه ریخته‌بودی یه جایی باشم، یه باری بردارم، یه کاری بکنم، مگه غیر اینه؟ منو بذار همونجا خداجون! دقیقاً همونجا...

سلام

۱۴۰۲/۰۵/۳۱

بسم‌الله الرحمن الرحیم

دوستم اجازه گرفت و برای کاری معرفی‌ام کرد. طرف زنگ زد و رزومه خواست. فرستادم و کف‌اش برید.

(پرانتز باز: رزومه پر پروپیمانی هم ندارم. رزومه بیشتر ساختنی است تا حقیقی.

نه اینکه خدای نکرده دروغ بنویسم که الحمدلله اهلش نیستم، اما ردیف کردن دوره‌هایی که گذرانده‌اند و استفاده نمی‌کنم یا کاری که کردم و ادامه ندادم یا گاهی اوقات به نظر اتلاف وقت بود، خب چه فایده‌ای دارد. فقط به درد رزومه پرکردن می‌خورد. وگرنه حقیقتا ترجیح می‌دهم به جای چندین صفحه، در نیم‌صفحه، خلاصه‌اش کنم. اما چاره چیست🙄🤪)

حالا اتفاقاتی افتاد، رابطه قطع شد و قس علی هذا... بماند چه چیزهایی که بارم نکرد.

مدتی مسدودش کردم و بعد کلا شماره‌اش را پاک کردم. چرا باید داشته باشم حتی در شماره‌های مسدودی!!!!!!

*

یکسال و نیم بعد، پیام فرستاد قریب به این مضمون که دوباره پیام‌ها را خواندم و شاید اشتباه کردیم و چون حلالیت خواسته‌بودید و برایتان مهم بود، حلال کرد.

نمی‌دانستم چه بگویم! بعضی‌ها را حتی نمی‌شود با سنگ‌پا مقایسه کرد...

نمی‌خواستم سر و کله‌اش و پیام‌هایش دوباره شروع شود. عذاب وجدان داشتم که سلام کرده و جوابش واجب است...

برایش نوشتم: اگر جواب سلام واجب نبود، جواب نمی‌دادم. این درخواست حلالیت، قبل از حرف‌های شفاهی‌تان بود...

یادم نیست چه جوابی داد و بعد دوباره مسدودش کردم.

این گیر وجوب جواب سلام، برایم مسئله بود تا رسیدم به این استفتا 

خیالم راحت شد و نفس عمیقی کشیدم.


پ.ن:

۱. قدیم‌ها عادت داشتم که هر سلامی را جواب ندهم. مثلا جواب سلام متکدی، گدا و مزاحم... چون هر سلامی جواب ندارد.

۲. دوره‌ای با توجه تلاش می‌کردم که مقید به دستورات دین بمانم و تا جایی که می‌شود پایبند باشم. در این دوره بود که این اتفاق افتاد...

۳. البته که این نظریه رهبر عزیز، برایم خیلی راهگشا بود و دیگر با طیب خاطر برخی سلام ها را بی جواب می‌گذارم، خصوصا در مجازی... چون جواب برخی سلام‌ها مفسده دارد، مجازی‌اش بیشتر حتی! 

۴. اتفاق خاصی نیفتاده که یادش افتادم. خیالتان تخت...

والعاقبة للمتقین 

  • حاج‌خانوم

جواب سلام

جواب سلام مجازی

نظرات (۴)

  • اقای ‌ میم
  • برای دوره های نصفه و نیمه سال اتمام دوره رو چی می‌زنید؟ 

    پاسخ:
    مواردی که ناتمام ماند و به هر دلیل کنسل شد  را نمی‌زنم.
    اگر در حال گذراندن باشم، اسم دوره و... را می‌زنم، توی پرانتز، قید می‌کنم در حال گذراندن، در حال آموزش.
    معمولا و اکثر مواردی که قید می‌کنم که گواهینامه داشته باشم. البته بعضی از دوره‌های بدون گواهی هم توی رزومه ام هست

    البته کسی اگر مستندات رزومه را بخواهد، آنقدر هست که نخواهد یکی یکی چک کند که مثلا فلان دوره، مدرکش هست یا نه.
  • اقای ‌ میم
  • تو رزومه معمولا یه قسمتی هست با عنوان سال اتمام برای تحصیل، دوره آموزشی و ...

    توی متن نوشتید یه سری دوره ها رو نصفه و نیمه رها کردید، سال اتمام اون ها رو چی میزنید؟

    پاسخ:
    شرمنده
    در همین فاصله، جواب نظر قبلی را اصلاح کردم.
    اما قید کنم معمولا جز موارد خاص، دوره ای را نصفه رها نکردم. 
    اینکه قید کردم ادامه ندادم، منظورم این است که دوره را گذرانده‌ام، با آن کار نکردم.
    مثلا کمربند آبی در یکی از ورزش‌های رزمی دارم، اما سال‌هاست ادامه ندادم و رها کردم.

    آن موارد خاص که ناتمام مانده را نمی‌نویسم
  • اقای ‌ میم
  • پس انقدر زیاده دوره ها که طرف وقت نمیکنه مدارکش رو چک کنه

    احسنت:)

    پاسخ:
    تا حالا نشده...
    شاید یه زمانی هم بشود. معمولا در یک جلسه مصاحبه، یکی یکی چک نمی‌شود.
    مگر اینکه خیلی اساسی باشد، بگویند مستندات را بگذار و بعدا بیا بگیر.
    که به این مصاحبه‌ها نرسیدم.

    اما بعضی سایتها از قول دفتر مقام معظم رهبری چیز دیگه ای نوشتن.. :

    https://www.islamquest.net/fa/archive/fa12028

     

    پاسخ:
    بزرگوار سلام
    مهم سایت رسمی و کانال رسمی دفتر مقام معظم رهبری است و این عکس نوشته در آنجا منتشر شده است.
    نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
    اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.