...
بسم الله الرحمن الرحیم
یک خبرهایی بیهوا میرسد. البته از دید حقیر، بیمقدمه است و از دید خالق، حسابشده، درست و سرموقع...
مثل همین پادکستی که بزرگواری برایم فرستاد... آن هم پنجشنبه عصر...
بعد نیمهشب تا لحظه شهادت حاجی، گذاشته بودم روی Nبار تکرار...
حاج قاسم
چه میکنی با دلم؟
چرا باید خبرش برسد... اینجا، این موقع، این لحظه...
اصلاً نمیدانستم این داستانک چاپ شده و با انتشار این ویدیو فهمیدم.
دعایم میکنید؟
راه کربلایم الان مهآلود و غبارآلود شده
پ.ن
۱. داستاننویس نیستم. تا امروز سه کتاب از داستانکهای عاشورایی چاپشدهاست. کتاب اول با نام عطر عطش، در سال ۱۳۸۹ به چاپ رسید و دو کتاب دیگر از داستانکهای منتخب دو سوگواره دَه، با نام سوگواره چاپ شدهاست که هر کدام حدود صد داستانک دارند.
بزرگواران و نویسندگان محترمی، چند داستان متوالی دارند و رتبههای برتر سوگواره هستند و از حقیر در هر کتاب، فقط دو خط چاپ شدهاست. الحمدلله رب العالمین...
شکر بابت اینکه دو خط را قبول کردید.
اصلاً قبول شد؟ ریا داخلش نبود، خلوص داشت این دو خطی که به یاد حضرت عمو نوشتم!؟
۲. ما عادت داریم کارمان را به عموها بسپاریم تا برایمان ردیف کنند...
عمو عباسم
تذکره کرب و بلا را باید خودتان امضاء کنید... حوالهاش را میدهید؟!
۳. فراخوان سومین سوگواره ده، دوم محرم منتشر شد و چند روز دیگر، همزمان با اربعین حسینی، آخرین مهلت شرکت در سوگواره است...
اخبار و فراخوان سوگواره در این لینک قابل مشاهده است.
والعاقبةللمتقین