بسم الله الرحمن الرحیم
ان‌شاء الله فقط برای او، در مسیر او و برای رضای او بنویسم.

اللَّهُمَّ اسْتَعْمِلْنِی لِمَا خَلَقْتَنِی لَهُ
خداجونم!
روز اولی که تو عالم ذر، نگام کردی و گفتی تو هم برو دنیا، برام برنامه ریخته‌بودی یه جایی باشم، یه باری بردارم، یه کاری بکنم، مگه غیر اینه؟ منو بذار همونجا خداجون! دقیقاً همونجا...

مشهدالرضا

۱۴۰۲/۱۱/۹

بسم الله الرحمن الرحیم

نشسته بودم توی روضه حضرت معصومه (سلام الله علیها)، داشتم با دوستم چت می‌کردم. (معادل فارسی چت چیست؟) گفتم برو مشهد، حال و هوایت عوض شود و بعد تصمیم بگیر...

و بعد دلم هوای مشهد را کرد.

بلیط‌ها را نگاه کردم و بدون معطلی خریدمش. هماهنگی‌هایش را گذاشتم بعد و جور شود.

بماند قطارهای اتوبوسی مشهد، رسماً آدمی را له می‌کند.

بیش از 12 ساعت توی مسیر است.

نیمه‌شب رسیدم و کلید محل اسکانم پیدا نمی‌شد و جای دیگری ماندم.

شب آخر از قطار جا ماندم و تا صبح که بلیط بعدی یافت شد، فکر می‌کردم جواب اهل خانه را چه بدهم...

از قطار تهران ـ قم‌اش هم جا ماندم.

ولی سفر به غایت شیرینی بود.

سفری که بعد مدت‌ها تنها بودم. با اینکه کوتاه بود، پربرکت بود. دوست پیدا کردم؛ خانه دوستم سر زدم، دوباره هوای کلاس خطاطی به سرم زد. صله‌ارحام هم کردم. الحمدلله امیرالمومنین (علیه‌السلام) مرا قابل دانست که در آماده‌سازی مراسم جشن میلاد، قدمی بردارم، شب ولادت امام جواد (علیه‌السلام) را در حرم بودم. اعتکافم در همان قطار تهران ـ مشهد جور شد و...

و خواستم همه سفر را روایت‌کنم که رسیدم به این شعر که انگار زبان حال حقیر بود:

با کبوترهایِ ایوان تو هم‌قد نیستم
عاشق پروازم اما من در این حد نیستم

در جوار پنجره فولاد حالم خوب شد
هر کجا غیر از حرم باشم، فقط «بد نیستم»

حاجتم را می‌دهی حتماً، صبوری می‌کنم
خسته‌ام، بی‌طاقتم‌، اما مردّد نیستم

ذره‌ای گندم مرا پابند صحنت می‌کند
من که محتاج لب ایوان و گنبد نیستم

از خودم می‌پرسم آیا جز حرم دنیا کجاست؟
من کجای عالَمم وقتی که مشهد نیستم؟

موقع برگشتن از مشهد خیالم راحت است
خوب یا بد، هر چه باشم، آن‌که آمد نیستم
زهرا بَشَری موحد

والعاقبة للمتقین


پ.ن:

1. خواستم سفرنامه اربعینی پست قبل را بگذارم بعد از چهلمین هفته. وقتی حداقل 40 شب چهارشنبه‌ام رنگ جمکران گرفت و حساب کردم اگر همه هفته‌ها را حساب کنم، هفته قبل، چهلمین هفته بود. حالا حلاوت جورشدن بدون مقدمه اعتکاف و جایزه جهانی اربعین برایم بیشتر شد... بعد هفته چهلم الحمدلله رب العالمین، اللهم بارک لمولانا صاحب‌الزمان

2. احتمالاً روایت چهل هفته تهران ـ قم را هم جایی بنویسم. اینجا؟! بعید می‌دانم

3- نام‌خانوادگی شاعر محترم، بَشَری است (بشر= انسان) و نه بُشری (از ریشه بشارت)

4- از کرمان نوشتم، از شهدای اخیر دمشق، اما جای دیگر... و همین شد که وبلاگم از اتفاقات روز، خالی ماند.

نظرات (۲)

سلام عزیزم 

زیارت قبول 

الحمدلله که خوش خبر برگشتی ، و الهی که این برگشت ادامه دار باشه

پاسخ:
علیک سلام عزیزدل
ممنونم
ان‌شاءالله روزی شما... :)
  • آویزوووووووووووووووون
  • زیارتت قبول 

    امیدوارم همیشه دلت شاد باشه چ با زیارت چ‌با جایزه😊

    یه چیزی رو دقت کردی ...عدد چهل چقدر مربوطه 

    به همه چی 

    مخصوصا جایزه😉

     

     

     

    پاسخ:
    ممنونم
    قبول حق، ان‌شاءالله روزی شما :)
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">