بسم الله الرحمن الرحیم

بارها در طول‌روز، ساعت نگاه می‌کنیم. لازم داریم بدانیم ساعت چند است. چقدر زمان گذشته و چه مقدار فرصت باقی است.

ساعت شخصی، از مدل جیبی شروع‌شد، به مچی و گردنی رسید و خیلی‌ها با ورود موبایل، با ساعت شخصی، خداحافظی کردند.

*

نمی‌توانستم ساعت مچی ببندم. کلا هر چیزی غیر از طلا و نقره، روی پوستم حساسیت ایجاد می‌کرد. با خارش شروع‌ می‌شد، پوستم قرمز می‌شد و بعد از مدتی با جوش‌های قرمز ادامه پیدا می‌کرد و اگر این مجاورت، ادامه داشت، جوش‌ها بزرگ و چرکی می‌شدند.

اولین‌بار گردنبند بدلی که خواهر هدیه داد را با ذوق، گردنم انداختم. بعد چند روز، طوقی قرمز با برامدگی‌های ریز و درشت، مهمانم شد و چند هفته طول کشید تا سوزش و خارشش، تمام‌شود.

دومین بار زمان سوراخ‌کردن گوشم بود که گوشم چرک کرد.

دفعات بعد، حواسم بود مدت استفاده از بدل، طولانی‌نشود... نهایتش یکی دو ساعت...

*

حالا بزرگترین مشکلم، ساعت بود. مچی روی آستین، در زمستان خوب بود و در تابستان، سوزش و خارش همراه‌داشت. مدتی ساعت گردنی، نجاتم داد. اما از وقتی روسری‌های عرض ۱۴۰ به بازار امد، استفاده از ساعت گردنی، سخت شد.

یک مدت ساعت موبایل را جایگزین‌کردم؛ اما چندبار یادم رفت برای آزمون‌ها، ساعت ببرم و از قضا سالن یا کلاسی که محل نشستنم بود، ساعت نداشت یا محل قرارگیری ساعت بد بود.

گاهی توی ماشین، نمی‌شد موبایل را دربیاورم. بدتر از همه جلسات سخنرانی بود که ساعت در زاویه دیدم نبود و روشن‌کردن مکرر موبایل، آزاردهنده می‌شد. برای مورد آخر، چندباری ساعت رومیزی همراه خودم بردم، اما جاگیربودنش، مانع این شد که همراه همیشگیم شود.

*

ساعت نقره تنها گزینه روی میز شده‌بود. استیل ضد حساسیت، حساسیت می‌داد. حتی ساعت برند هم خریدم و افاقه نکرد.

داشتم برای خودم دلیل می آوردم که نمی‌خواهم ساعتی بخرم که زینت و تبرج باشد. یک ساعتی که ظاهرش شبیه استیل باشد، اما نقره. زینت نباشد، حساسیت ندهد، کار راه بیندازد. تازه نقره زینت اهل‌بیت هم هست. حالا گران شود، مهم نیست که. ارزشمند است و ارزشش، کسر و کم نمی‌شود.

بعد از زیر و روکردن نت، چند ساعت یافتم که قیمتش از ساعت‌های جواهری نقره، گران‌تر بود. زنگ‌زدم، موجودی گرفتم، مشورت‌کردم، داشتم فکر می‌کردم که تنهایی نروم و...

*

چند ساعت بعد، برای خواهرم این پیام را فرستادم:

سلام

خیلی فکر کردم.

اگر ده میلیون زیادی دارم، بدم غزه، سیستان و به هزارتا آدم بی‌نوایی که تو این پولی که دستمه، سهم دارند. یه ساعت مشکی با بند پلاستیکی تازه خریدم و طبق معمول، اذیتم کرد. براش بند دستبند دوستی می‌بافم و ان‌شاء الله دیگه به دستم آسیب نمی‌رسونه.

ممنون از همفکری و همراهیت خواهرجی😍❤️

*

دنیا دام پهن کرده که به هزار دلیل باربط و بی‌ربط برویم سراغش... وقتی توی باتلاقش گیر گردیم، ما را کم‌کم می‌بلعد...

والعاقبة للمتقین

اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة والنصر و اجعلنا من خیر أنصاره و أعوانه و شیعته و حزبه و جنوده و المستشهدین بین یدیه

پ.ن:

۱. دنیا ولمان نمی‌کند...

۲. آغاز مهمانی‌الهی مبارک، طلب حلالیت و محتاج دعای خیر دوستان.

۳. تا ۱۵، ۱۶ شوال، احتمالاً به‌ندرت خواهم آمد.