بسم الله الرحمن الرحیم
ان‌شاء الله فقط برای او، در مسیر او و برای رضای او بنویسم.

اللَّهُمَّ اسْتَعْمِلْنِی لِمَا خَلَقْتَنِی لَهُ
خداجونم!
روز اولی که تو عالم ذر، نگام کردی و گفتی تو هم برو دنیا، برام برنامه ریخته‌بودی یه جایی باشم، یه باری بردارم، یه کاری بکنم، مگه غیر اینه؟ منو بذار همونجا خداجون! دقیقاً همونجا...

مدل زندگی‌ :(

۱۴۰۳/۰۲/۱۰

بسم الله الرحمن الرحیم

گاهی اوقات ما انسان‌ها برای خود یک نوع زندگی تنظیم می‌کنیم که خداوند آن‌طور زندگی را در نظام عالم برای ما اراده نکرده است. مثلاً کسی که یک دستش معیوب است می‌گوید: «اگر آن دست را داشتم خیلی خوب می‌شد. می‌توانستم وزنه بلند کنم و در مسابقات وزنه‌برداری شرکت کنم»؛ چون نپذیرفته است که خدا نوعی از زندگی را برای او تنظیم کرده که وزنه بلندکردن در آن نیست. و مشکل ما اینجاست که یک نوع زندگی برای خودمان تنظیم می‌کنیم و به خداوند می‌گوییم: «برنامهٔ ما را اجرا کن!» پس نعوذ بالله ما خداییم و خدا بندهٔ ما! باید این معادله را معکوس کرد و گفت: «خدایا چون می‌دانیم بلا و عافیت، و نعمت و سختی به دست قادر و حکیمی چون توست، هر آنچه تو بخواهی ما می‌خواهیم!»

اگر به مقامی رسیدید که متوجه شدید بالاتر از «خواستن از خدا»، نخواستن است و بندگی کردن، «واللّه کز آفتاب فلک خوب‌تر شوید!»

جلد اول «فرزندم اینچنین باید بود» نوشته استاد اصغر طاهرزاده

خبرگزاری مشرق

  • حاج‌خانوم

برنامه زندگی

زندگی

نخواستن

نظرات (۵)

چه دید جالب و در عین حال دور از دسترس ... دور از دسترس یعنی تلاش زیادی باید بکنیم تا بهش برسیم

پاسخ:
سلام عزیزدل
دقیقا همین حس رو داشتم.

سلام 

مشکل اینجاست که از کجا بفهمیم زندگی که داریم براش برنامه‌ریزی می‌کنیم، خدا آن را برای ما تنظیم نکرده؟ (چرا جمله‌بندیش انقدر ناجور شد؟ :) )

مثالی که گفته شده تقریبا واضحه اما در بطن زندگی نمیشه انقدر ساده تشخیص داد.

پاسخ:
علیکم السلام
به نظرم اینقدرها پیچیده نیست...
ما زندگیمون رو بکنیم، تلاشمون رو بکنیم، اما با اصرار چیزی رو از خدای متعال نخوایم. نه که قلدری کنیما... خواسته‌مون رو بگیم، اما نه با اصرارو التماس و کلی نذر و...
حداقل تجربه بهم ثابت کرده هر چی رو که با اصرار خواستم، خدای متعال بهم داده، ولی اونی که می‌خواستم، نشد... :(

ببیند خواستن‌های کلی رو خدای متعال و معصومین علیهم السلام بهمون توی قرآن حکیم و دعاها یاد دادند که چی بخوایم. اما قبولی تو فلان دانشگاه و خرید ماشین فلان و خیلی ازخ واسته‌هایی که براشون خودمون را خفه می‌کنیم، نباشن هم اتفاقی نمی‌افته.
امیدوارم منظورمو رو واضح رسونده باشم.

سلام مجدد
نمیدونم شاید من منظور اصلی نوشته شما رو نفهمیده بودم چون سوالی که داشتم در مورد دعا و درخواست از خداوند نبود. بلکه بیشتر منظورم روی هدف زندگی بود. یعنی سوالم این بود که مثلا من طیق استدلال‌هایی فکر می‌کنم که می‌تونم یک مهندس خوب باشم و به خلق خدا خدمت کنم. براش برنامه ریزی و تلاش می‌کنم و شاید چندین سال تو همین مسیر باشم و خب موانع یا موقف‌هایی در این مسیر هست و من ضمن تلاش و برنامه‌ریزی برای رفع اون موانع دعا می‌کنم درصورتی که اساسا خداوند این رو برای من اراده نکرده و شاید من باید یک روانکاو خوب یا هرچیز دیگری میشدم و اینو از کجا می‌تونستم بفهمم؟

نمیدونم اصلا شاید سوالم از اساس مشکل داره و حس میکنم نمیتونم افکار نامنظم ذهنم رو به خوبی به کلمه تبدیل کنم. 

پاسخ:
علیک سلام مجدد فاطمه بانو :)
خدای متعال بهت نشون میده که برای چه راهی خلقت کرده، شک نکن! مگر اینکه به نشانه‌های واضح الهی توجه نکنی... مقلاً از خودم مثال بزنم. کلا توی بچگی و حتی دبیرستان، هیچ‌وقت به نویسندگی فکر هم نمی‌کردم، چون امتحان انشاء برام کابوس بود. اصلا نمی‌تونستم بنویسم. اما بعد از دانشگاه، خدای متعال منو انداخت توی این مسیر...
به یکسری کارگاه کوتاه مدت مفید برخورد کردم و کم‌کم قلمم رشد کرد. طبعاً می‌دونم کنار همه کارهایی که دوست دارم بکنم، این کار رو باید! انجام بدم.
یه موقع هم آدم برای کارهای مهم استخاره می‌کند و به نظرم این هم یکی از روش‌هایی است که می‌شود به خواست الهی پی برد. و اینکه براش دعا کنیم: اللهم استعملنی لما خلقتنی له

و اینکه توی هر کاری، مشکلات سر راه آدم سبز میشه، حتی کاری که براش خلق شدیم.  درباره موانع میشه دعا کرد. ولی گاهی اون مانع سر راهمون سبز شده که به جای مسیر الف، از مسیر ب بریم و فکر نکنیم تنها راه رسیدن به هدف، قطعاً مسیر الف است و لاغیر...

امیدوارم منظورتو فهمیده باشم و این جواب کمکت کرده باشه و اگر فکر می کنی می‌تونم کمکت کنم،در خدمتم :)

می‌دونین، چند سال از بهترین سال‌های جوانی-که همزمان شده بود با خانه‌نشینی کرونا- مطلقا هییییچ کاری نکردم و فقط تو خونه نشستم و فکر کردم و منتظر یه نشونه یا رویا یا الهام که بهم بگن مسیرم و هدفم چی باید باشه و نتیجه‌اش شد افسردگی و اضطراب مزمن:) الان دیگه اینطوری فکر نمی‌کنم. الان می‌دونم باید بالاخره توی یک جاده‌ای برم تا تابلوها رو ببینم و بفهمم مثلا راه رسیدن به بندرعباس جاده چالوس نیست... 

اگه یادتون موند برام دعا کنین

پاسخ:
عزیزدل
از تو حرکت، از خدا برکت رو که بچگی خوندیم و شنیدیم.
الان دارید کار درستی می‌کنید، موفق باشید.

چشم
  • حاج‌خانوم
  • نظرات مخالف این پست جالب بود...

    نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
    اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.