مدل زندگی :(
بسم الله الرحمن الرحیم
گاهی اوقات ما انسانها برای خود یک نوع زندگی تنظیم میکنیم که خداوند آنطور زندگی را در نظام عالم برای ما اراده نکرده است. مثلاً کسی که یک دستش معیوب است میگوید: «اگر آن دست را داشتم خیلی خوب میشد. میتوانستم وزنه بلند کنم و در مسابقات وزنهبرداری شرکت کنم»؛ چون نپذیرفته است که خدا نوعی از زندگی را برای او تنظیم کرده که وزنه بلندکردن در آن نیست. و مشکل ما اینجاست که یک نوع زندگی برای خودمان تنظیم میکنیم و به خداوند میگوییم: «برنامهٔ ما را اجرا کن!» پس نعوذ بالله ما خداییم و خدا بندهٔ ما! باید این معادله را معکوس کرد و گفت: «خدایا چون میدانیم بلا و عافیت، و نعمت و سختی به دست قادر و حکیمی چون توست، هر آنچه تو بخواهی ما میخواهیم!»
اگر به مقامی رسیدید که متوجه شدید بالاتر از «خواستن از خدا»، نخواستن است و بندگی کردن، «واللّه کز آفتاب فلک خوبتر شوید!»
جلد اول «فرزندم اینچنین باید بود» نوشته استاد اصغر طاهرزاده
خبرگزاری مشرق
چه دید جالب و در عین حال دور از دسترس ... دور از دسترس یعنی تلاش زیادی باید بکنیم تا بهش برسیم