بسم الله الرحمن الرحیم
ان‌شاء الله فقط برای او، در مسیر او و برای رضای او بنویسم.

اللَّهُمَّ اسْتَعْمِلْنِی لِمَا خَلَقْتَنِی لَهُ
خداجونم!
روز اولی که تو عالم ذر، نگام کردی و گفتی تو هم برو دنیا، برام برنامه ریخته‌بودی یه جایی باشم، یه باری بردارم، یه کاری بکنم، مگه غیر اینه؟ منو بذار همونجا خداجون! دقیقاً همونجا...

غم

۱۴۰۳/۰۵/۶

بسم الله الرحمن الرحیم

می‌دونم اینچا رو نمی‌خونن...

کاش آدم‌ها همانقدر که در غم‌ها یادت می‌کردند، در شادی‌هاهم یادت بودند... همانقدر که خبرهای بد را می‌دادند که سنگ صبورشان شوی، خبرهای خوب را هم می‌دادند که شاد شوی! دلت قنج برود...

کاش وقتی از دست دوست قدیمی‌ات عصبانی بودی، می‌فهمید... نمی‌فهمد یا نمی‌خواهد بفهمد.

چون سال‌هاست من دوست او بودم و او دوستم نبوده...

هر وقت خواستم اختلافات را باز کنم، حاضر نبوده نقد شود.

اگر هم شده، جواب نداده...

حل نشده.

الان به همان نقطه رسیدم که این حجم دلخوری را نمی‌توانم هضم کنم و او هیچ‌وقت پاسخگو نبوده...

  • حاج‌خانوم

نظرات (۲)

  • هیپنو تیک
  • سلام حاج خانم 

    چه قالب وبلاگ قشنگی ...

    کی اینجا رو نمی خونه ؟

     

    خدا یه روز صدای نجواهای ما رو تو گوش تونی که نمی خواد بشنوه داد می زنه ....

    پاسخ:
    علیک سلام عزیزدل
    ممنون که حواست به چیزای کوچیک هست.

    مخاطب این پست منظورم بود... کسی که درباره‌اش این حرف رو نوشتم.

    شما که محبت داری!

     گاهی دلم خواسته روابط کمرنگ‌شده با برخی دوستانم رو دوباره زنده کنم. دوباره قدم برداشتم برای این کار، و دیدم نه... این میل، یک‌طرفه‌ست و باید به همین حضور گاه‌گاهشون خرسند باشم.

    پاسخ:
    سلام یاسمن جان...
    همیشه همه بهم گفتن با معرفت!
    خیلی شنیدم اینو...

    ولی الان دیگه دلم نمی خواد معرفت داشته باشم.
    وقتی مقابلش معرفتی نیست...
    نیست دیگه.
    الان دلم شکسته :(
    نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
    اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.