بسم الله الرحمن الرحیم
ان‌شاء الله فقط برای او، در مسیر او و برای رضای او بنویسم.

اللَّهُمَّ اسْتَعْمِلْنِی لِمَا خَلَقْتَنِی لَهُ
خداجونم!
روز اولی که تو عالم ذر، نگام کردی و گفتی تو هم برو دنیا، برام برنامه ریخته‌بودی یه جایی باشم، یه باری بردارم، یه کاری بکنم، مگه غیر اینه؟ منو بذار همونجا خداجون! دقیقاً همونجا...

خواندن

۱۴۰۳/۰۵/۱۰

بسم الله الرحمن الرحیم

دیشب که ایتا را باز می‌کنم، با این پیام مواجه می‌شوم: «سلام .خوبید ؟ بگم خدا چکارت کنه .من داشتم زندگیمو میکردم بی‌هیچ غم و غصه ای .امروز غروب سر اذان تو حیات حرم از اول اذان من مثل بچه ها گریه کردم .دلم یهو به یاد نماز های مسجدالحرام افتاد .صدای اذان برام روضه شد .حالا اگر سال دیگه نرم حج چه کنم ..😭
اینکه میگم خداچکارت کنه منظورم خیر کثیره .جبران خداییه ....خداخیرت بده ولی ای کاش سال دیگه باهم بریم ..»

دلم غنج می‌رود...ممنون خدا جون که گذاشتی مرا توی راهی که بتوانم بقیه را عاشقت کنم. خودت کردی! اصلاً کارم نبود... ولی اینکه گذاشتی توی این مسیر قدم بردارم، ممنون...

اما حسین (علیه‌السلام) دردانه خداست... بیایید کمی عشق‌بازی بخوانیم! عشق بازی معصومین با خدای عز و جل، شنیدنی است، خواندنی است... کیف می‌دهد!

پ.ن:

1. خواندن مطلب دیروز، حوصله می‌خواست که غالب خواننده‌ها ندارند...

  • حاج‌خانوم

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.