بسم الله الرحمن الرحیم
ان‌شاء الله فقط برای او، در مسیر او و برای رضای او بنویسم.

اللَّهُمَّ اسْتَعْمِلْنِی لِمَا خَلَقْتَنِی لَهُ
خداجونم!
روز اولی که تو عالم ذر، نگام کردی و گفتی تو هم برو دنیا، برام برنامه ریخته‌بودی یه جایی باشم، یه باری بردارم، یه کاری بکنم، مگه غیر اینه؟ منو بذار همونجا خداجون! دقیقاً همونجا...

نمایش خانگی

۱۴۰۰/۰۵/۳۱

بسم‌الله الرحمن الرحیم

یادم نیست از کی هر هفته پوسترِ پشت سوپرمارکت‌ها و کیوسک‌ها، تغییر می‌کرد و تبلیغ قسمت جدید سریال x یا y بود. هر چند جستجوکردن، مرا به جواب درست می‌رساند، اما مهم نیست. چون برای هیچ‌کدامش روز و هفته‌شماری نکردم.

آن‌موقع هزینه‌اش در سبد ماهانه خانواده‌ام جایی نداشت۱، و این‌روزها که پلتفرم‌ها به راحتی، همه قسمت‌های جدید را منتشر می‌کنند دیگر برایم کششی ندارند.

نمی‌گویم اهل دیدن فیلم و سریال نیستم، چرا هستم، زیاد... و معمولاً اگر سریالی را دوست داشته‌باشم، حتی از دیدن تکرار هیچ‌قسمتی نمی‌گذرم، و در پخش nباره‌اش از تلویزیون، همه قسمت‌ها را دنبال می‌کنم.

ژانر (معادلش نمی‌دانم چیست)مورد علاقه‌ام، خانوادگی است که اگر کمی چاشنی کمدی داشته‌باشد، دلپذیرتر است. چه اینکه تقریباً تمام قسمت‌های This is us را دیده‌ام. البته نسخه سانسورشده‌اش که حقیقتاً دیدن نسخه غیرسانسوری فیلم‌ها و سریال‌های خارجی، برایم گاهی مشمئزکننده است. از جنگ و خونریزی و... فراری‌ام. تخیل‌های ترسناک را دوست ندارم... زیبایی بصری کار، برایم مهم است و برای همین سریال‌های کره‌ای مثل جومونگ را می‌دیدم.

سریال‌های آب‌بندی هم ارزش دیدن ندارد.

غالباً اگر پای تلویزیون نباشم، هر قسمت یک ساعتی را یک ربعه یا نیم‌ساعته تمام می‌کنم و بیشتر دنبال فهمیدن داستانم تا رنگ و لعاب بصری.

نمی‌دانم این مقدمه طولانی را برای چه نوشتم، اما شاید گفتم که بعدا کسی نگوید فقط از دور نگاه کرده و قضاوت می‌کند.

الان می‌خواهم درباره داخلی‌هایش حرف بزنم. پلت‌فرم‌هایی که جا پای نمونه‌های خارجی گذاشته و این روزها سودش آنقدر زیاد است که خودش برنامه‌سازی و سریال‌سازی می‌کند.

ظاهراً کمپانی NETFLEX اولین نمونه خارجی است که با فروش ویدئو شروع به کار کرد و حالا سریال‌های پرهزینه و جریان‌ساز می‌سازد.

فیلیمو و نماوا و هزاران سایت دیگر هم همین راه را می‌روند. یاد اشتراک‌های ماهانه ۱۵ تومنی فیلیمو بخیر که حالا با مالیاتش از ۱۰۰ هزار تومان بیشتر شده است و اینترنت که این روزها جزو جدایی‌ناپذیر زندگی‌هایمان شده است.

آنقدر تنوع زیاد است که سریال‌ و فیلم‌ها بر اساس ژانر تقسیم‌بندی شده‌اند و برای دلخوشی خانواده‌ها، بخش کودک هم گذاشته‌اند و زهی خیال باطل که اگر والدین اهل‌دیدن هر نمایش و سریالی باشند، فرزند هم همان راه را می‌رود. او هم دور از نگاه والدین می‌بیند.

چند نکته درباره سریال‌های داخلی:

۱. این‌روزها موقع دیدن سریال‌های خارجی، آرامش بیشتری دارم. آرایش کمتری دارند یا اصلاً ندارند و برعکس، بازیگران ایرانی انگار بوم نقاشی هستند. فرقی ندارد سریال تاریخی باشد یا جدید، ترسناک یا تخیلی. بازیگر زن آنقدر آرایش دارد که می‌توان یک ماسک کامل از روی صورتش برداشت.

همین یک فقره را جلو بروم؟ به کجا چنین شتابان...

چه شد که زن‌هایمان تن به مانکن‌شدن دادند و گذاشتن بقیه از آنان مفت، لذت ببرند. هیچ‌وقت دلم نخواست نامحرمی از پوششم تعریف کند. حالا چه شده که زنان، کالاشدن را نمی‌فهمند و زیبایی‌هایشان را به تمامه تقدیم می‌کنند؟

کجای کاریم که زنان بازیگر، در حد مانکن‌بودن الگو شده‌اند و در کنارش اینستاگرامرها، بازیگر شده‌اند؟

زیبایی، و میل به آن ذات بشری است و خدا اکملش را به زن هدیه داد، و بعد حجاب را واجب کرد... انگار حجاب، دیگر واجب نیست. چه می‌دانم، شاید حکم جدیدی نازل شده و امثال ما بی‌خبر ماندیم!؟

  

۲. کلا هدف از سریال‌سازی، چیست؟ در جامعه‌اسلامی چطور؟

برای پول‌درآوردن؟ تجارت؟ نمایش؟ تبلیغات؟

دیگر داستان‌ها نه محتوا دارند، نه آموزش، نه قصه‌دارند و نه شخصیت‌پردازی...

همه تیپ شده‌اند. زنانی که می‌خواهند مردانه زندگی کنند و مردانی که زور بازو را به رخ می‌کشند...

  

۳. خشونت! جزء جدایی‌ناپذیر سریال‌سازی شبکه‌ نمایش خانگی شده‌است. خشونت افراطی، خون، درگیری، دعوا و...

  

۴. اگر از مورد سوم چیزی نیافتید، حتماً یک لودگی بی‌مزه، پوچ و مسخره خواهید دید... یک هجو که نه خنده‌دار است و نه دیدنی...

  

۵. ثروت بی‌حد و حصر! زندگی‌های رویایی، خانه‌های لوکس و اشرافی، ماشین‌های اخرین مدل وووو

واقعاً زندگی چند درصد مردم جامعه، اینگونه است؟ بعد فکر نمی‌کنند به هوای همین زندگی مرفه، روستاها خالی می‌شوند و حاشیه‌نشینی خصوصاً در پایتخت، گسترش می‌یابد؟

واقعاً دین قرار است کجای زندگی‌مان باشد. کجایش هست؟

والعاقبة للمتقین


پ.ن:

۱. فرهنگ بخش جدایی‌ناپذیر هزینه‌ها یا بهتر بگویم سرمایه‌گذاری خانواده‌ام بوده‌ و هست. بین کالاهای فرهنگی،  کتاب جز جدایی‌ناپذیر زندگی ماست و هر کس با یک بار ورود به خانه‌‌مان، آن را می‌فهمد. الحمدلله که عشق به کتاب و مطالعه نه با آموزش‌های رسمی و غیررسمی، بلکه از بطن خانواده شروع‌شد. در تمام کودکی‌ام، کتاب جز جدایی‌ناپذیر خاطراتم است. و هر وقت پرسیدند رفاقتت با کتاب از کجا شکل گرفت، هیچ‌وقت نتوانستم مبدایی برایش پیدا کنم، چون همیشه بود.

و هماره قدم‌زدن در کتاب‌فروشی و کتابخانه و نمایشگاه کتاب، بهترین تفریح‌ام بوده و هیت. اینن نه شعار است، نه مدح و نه تفاخر... فقط بیان سبک‌زندگی است.

نظرات (۸)

وضع نمایش خانگی که افتضاح داغونه

سرسال‌های صدا و سیما هم کمتر پیش میاد که کیفیت خوبی داشته باشن

دیگه دیگه..‌...

پاسخ:
سلام
افتضااااااح😤
بله، جز یکی دو مورد مثل سریال گاندو، کمتر اثار خوب دیده میشه حتی توی صدا و سیما
والاع سریال‌های شبکه خانگی هم جز شهرزاد، اصلا داستان نداشت... سریال مثل دل، قورباغه، سیاوش، هیولا و دراکولا...
یعنی بابت همون یک تا حداکثر سه قسمتی که از هر کدوم دیدم، اونم نصفه و نیمه، باید کلی استغفار کنم
واقعا ادم حالش بد میشه...
خدا عاقبتمون رو بخیر کنه
والاع سریال This is us رو که می‌بینم، کیف می‌کنم. داستان داره‌ها، ۵ فصل تا حالا ازش ساخته شده و ظاهراً آخرین فصلش، امسال فیلم‌برداری میشه، همه فرهنگ امریکا رو توجیه کرده، فرهنگ‌هایی رو هم که ندارن، در حد اعلا نشون داده، مثل خانواده‌دوستی، محبت خیلی عمیق بین اعضای خانواده، احترام و مراودات با بزرگترها، تحویل‌گرفتن رنگین‌پوست‌ها، فرزندخانوادگی و...
چیزهایی که حتی ۲۰% خانواده‌های آمریکایی هم ندارند، اما اینقدر خوب نشون میده...
بعد ما حداقل ۵۰% خانواده‌هامون عالی دارن زندگی می‌کنند، اکثر فیلم و سریال‌ها درباره خیانت و طلاقه...
چی بگه ادم اخه
پووووف😣
  • پرستوی عاشق
  • سلام سلام. شاید اگر بگم چوری این مطلب رو خوندم، خندتون بگیره

    راستش دیدم چشمم به شدت درد میگیره و حتی تحمل خوندن یک خط رو نداشتم. این رو رونوشت گرفتم توی word و اونجا خوندمش :)) کاش میشد اگر امکان داره صفحۀ نوشته تون رو سفید میکردید. چون فکر کنم حداقل تا اربعین، این قالب تو وبلاگتون موندگار باشه . :)

     

    و اما در مورد مطلب...

    اولا که چقدر ذائقۀ سریالیمون شبیه همه. من بخاطر همین مورد، مدتی به سریالهای کره ای اعتیاد داشتم. اخیرا هم چند تایی دیدم و همه ش فکر میکردم چقدر خوب سریال میسازن و چقدر جالب تونستن دنیا رو با همین سریالاشون جذب کنن.

    البته یه بنده خدایی بهم گفت سریال بین های جرفه ای سریال کره ای نمیبینن! اما خب... شاید من حرفه ای نیستم. من فقط دنبال آرامش و حس خوب میگردم چون معمولا فیلم و سریال میبینم که از تنش های معمولی و روزمره رها شم...

    خیلی همدردم باهاتون تو زمینۀ نمایش خانگی . احساس میکنم امثال ما داریم منقرض مشیم یا اگرم نمیشیم صدامون به جایی نمیرسه چون مافیاهای قدرت و پول، زورشون از ما بیشتره!

    اما مشکل اصلی و قدیمی و کهنۀ کشور ما اینه که فرهنگ، متولی مشخص نداره. سازو کارها ایراد دارن... همیشه هم که چماق آزادی بیان و ... بالا سرمون بوده!

    نمونه ش همین حجاب. از حجاب اجباری شکایت میکنن اما تنها چیزی که هیچ جایی نمیبینم، حجابه!!! حتی توی ادارات و ....

    گاهی وقتا فکر میکنم یعنی میشه وضعیت فرهنگ کشورمون، اصلاح شه؟ و به این نتیجه میرسم که اگر کسی پیدا بشه و نهادی چیزی رو گردن بگیره، شاید سالها طول بکشه...

     

    البته ما به قدر وسع، مشغولیم دیگه...

     

    سریال های ایرانی، قدیمی هاش خیلی قشنگ تر بودن.... داستان داشتن، بازیگری داشتن!! الان بقول شما همون بوم نقاشیه فقط!! و ضد فرهنگ :|

     

    حرفام تموم نشدن ولی فکر کنم خیلی طولانی شد نظرم. دل پری داشتما!

    پاسخ:
    علیکم السلام
    آخ، اخ، جدی... برم دوباره باهاش ور برم، شاید به نتیجه رسیدم. ممنون از پیشنهادتون. (خواستن، توانستن است... شد بالاخره :)))))
    ۱- سریال‌بین‌های حرفه‌ای، تعریف مشخصی ندارند. معمولاً یک ژانر را دنبال می‌کنند. شاید اون کسی که به شما این را گفته، منظورش این بوده که مثلاً سریال‌بین‌های حرفه‌ای که کارهای جنگی، درگیری و جاسوسی و امثالهم را می‌بینند، علافه‌ای به سریال‌هکی کره‌ای ندارند. چون نوع جنگیدنشون متفاوته.
    البته من به یک نتیجه معقول رسیدم. خودم صحنه‌های جنگی، خونریزی و امثالهم حتی مثلاً در مختار رو هم نمی‌دیدم. چون دیدن این صحنه‌ها، اذیتم می‌کرد. اما در سریال‌های کره‌ای می‌دیدم.
    بعدا فهمیدم فرقش اینه که تو سریال‌های کره‌ای، خیلی خون و خونریزی نداره. صربه‌زدن شمشیر را نسان می‌دهد، ولی خون پاشیدن را مدل سینمای غرب نشون نمیده، برای همین هم صحنه‌هاش تمیزه و به تعبیر دیگه زیبایی بصری داره.
    ۲- ما منقرض نمی‌شیم، حداقل جشنواره عمار که هر سال پرشور از سال قبل در حال برگزاری است، نوید رویش جدید از نگاه‌های خوب و درست و حرفه‌ای رو به سینما میده.
    ۳- مشکل ما، خودسانسوری‌مون هست، نه عدم داشتن متولی، هی می‌خوایم برای جذاب‌شدن، مدل اونا باشیم. مصاحبه‌های تهیه‌کننده فیلم سینمایی منطقه پرواز ممنوع رو بخونید. حرف‌های جالبی رو بیان کردند. یه بار هم یک جلسه انلاین با حضورشون برگزار شد و به شدت نکات جالبی رو دراین‌باره گوشزد کردن. خوب شد حرفاتون، باعث شد یاد صحبت‌های ایشون بیفتم. اگه برسم مرتب می‌کنم و می‌ذارمشون.
    ۴- دعا کنیم که بشه...
    ۵۱ مشتاقاته منتظر شنیدن بقیه‌اش هستم، هر چه می‌خواهد دل تنگت بگو رفیق😊
    التماس دعای خیر

    سبک زندگی و علاقه تون به کتاب و مطالعه ستودنی است.

     

    در بارۀ سریال های ایرانی و ظاهر و محتوا و هزینه سازی ها و آثار فرهنگی اش با شما موافقم.

    اما من فقط سریال های تاریخی را دوست دارم و کمی هم سریال های طنز را به دلایل خاصی.

    پاسخ:
    سلام علیکم
    ممنون
    متاسفانه
    برای تنفن بقیه ژانرها را هم می‌بینم. به‌هر حال خانم‌ها سبک‌های درام و خانوادگی را می‌پسندند.
    ملتمس دعا
  • سارا سماواتی منفرد
  • سلام

    فیلم دیدن و اینکه به کدام ژانر آدم علاقه داشته باشه کاملا سلیقه ای هست و بستگی به روحیات و حال و احوال اون آدم دارد. من خودم بستگی به حالم داره و همه ژانری نگاه می کنم خودم را محدود نمی کنم اما انتخاب اولم درام و بعد حادثه ای و پلیسی است.

    اما در خصوص سریال ها ایرانی بیشتر کمدی های این سال ها اکثرا سطحی و مبتذل هستند حالا چه در محتوا و داستان و چه در نوع و سبک بازی بازیگرانی.

    سریال های که واقعا دوست داشتم تو ایرانی ها این سال های اخیر بانوی عمارت بود یا همین شهرزاد که گفتید و مختارنامه ((-:

    الان زخم کاری برام خیلی جالبه و خاتون هم به نظرم تاریخی و عاشقانه خوبی باشه .

    در مورد آرایش و حجاب هم که گفتید عجب توقع هایی دارید خوب سازنده باید سلایق مختلف را در نظر بگیرد و یجور هم کار تجاری هست و نمی شود برایش همه یک غالب خاص تعریف کرد و در ضمن هزار جور ممیزی و نظارت هم بر روی این ها صورت می گیرد.

     

     

     

    پاسخ:
    بسم الله الرحمن الرحیم
    علیک سلام سارا خانم
    1- اصلاٌ ژانرها متفاوت است، برای اینکه سلیقه‌ها را پوشش بدهد.
    2- خب درک مدی ها هم نظریم.
    3- بانوی عمارت، جذبم نکرد. درباره مختارنامه موافقم... شهرزاد رو هم هر چند دیدمف اما بعد از اینکه کلا ساختش تمام شد.  پیشنهاد می‌کنم با توجه به ژانر مورد علاقه‌تان سریالی مثل گاندو رو اصلاً از دست ندهید.
    4- فقط یک قسمت زخم کاری را نصفه دیدم. خشونت بی اندازه داره و باز هم رفاه مطلق...
    5- خاتون به نظرم بیشتر تحریف تاریخه یا مستند... نه بی‌بی‌سی در شروع جنگ، شعر خواند و نه امیر بایندر در شمال، کشته شد. حداقل این بود که اینقدر اختلاف نداشت. متأسفانه با توجه به سوابق کارگردان، بیشتر با یک سریال فمینیستی، مواجه هستیم، تا تاریخی... اینکه زمان شاه، زنان آزادی داشتند.
    6- الحمد لله که شما با حجابید! جسارتاً ما آدم نیستیم که هیچ وقت سلیقه مون پوشش داده نمی‌شه. معمولاً چادری ها در سیما و سینما بدبخت و بیوه و بی‌پول هستند، اگر به جایش خوشحال و خوشبخت بودند، این همه تعارض نبود.
    ظاهراً سلایق فقط اقلیتی که حجاب را قبول ندارند، پوشش داده می‌شود.
    7- دوست عزیزم فرهنگ، باید درخدمت دین باشه! بعد از کل حجاب، به یک کلاه وسط سر اکتفا شده، می‌شود حجاب؟ کلا بی‌حجابیه...
    درباهر آرایش هم پیشنهاد می‌کنم سریال جدیدی مثل This is Us رو ببینید. اون وقت شاید منظورم رو درباره حجم آرایش بهتر برسونم.

    8- اتفاقا مشکل این بود که تقریباً سریال های نمایش خانگی، بدون ممیز راهی می‌شد، و از پارسال که کارها دارد ممیزی می‌خورد، صدای یک عده درآمده است.
    9- باید همه جور ژانری ساخته شود، اما غالباً سریال های نمایش خانگی، سیاه نمایی مطلق است. انگار در جامعه ما فقط سیاهی و تباهی است. این است که ادم را می‌ترساند.
    ملتمس دعا
  • سارا سماواتی منفرد
  • سلام مجدد

    ممنون که وقت گذاشتید.

    گاندو را هم از طریق تلوبیون دیدم در همین تعطیلات اخیر چندتا چندتا می دیدمش.

    البته ضعف هایی از نظر ساختاری دارد اما در کل خوشم آمد.

    در مورد زخم کاری چون داستان در مورد آدم های قدرتمند و مرفه هست باید به هرحال ماشین و محل زندگیشون را نشان بدهد اما این با اون چیزی که در دل یا سریال های مشابه ( الان اسمشون یادم نیست ) برای جلب مخاطب به تصویر کشیده می شد کاملا فرق می کند و داستان جدی و پر کششی دارد . ( داستان انسان طماع و طمع نوع بشر و رسیدن به خواسته با هر روشی ( بدون در نظر گرفتن دین و اخلاق ) و خوب خشونت را هم نشان می دهد چون این آدم ها هیچی را قبول ندارند ).

    در مورد خاتون باشه بعد (((-:

    بله یکی از ناراحتی های خودم هم اینه که هیچ وقت یک کارکتر موفق و درست و درمان از چادری ها تو فیلما نیست !!

    سریال this is us هم بایدتو برنامه دیدنم بگذارم .

     

    محتاجیم به دعای خیر شما

     

     

     

    پاسخ:
    علیک سلام
    سلامت باشید...
    چرا همه سریال‌های شبکه خانگی باید این باشه اخه؟ زخم‌کاری، قورباغه، اقازاده، ممنوعه، مانکن، نهنگ ابی...
    همه‌اش همین تمی که شما می‌فرمایید رو داشت، مرفهین پولدار و قدرتمند!
    کافی نیست اخه؟😔😖
    چند درصد جامعه ما این رفاه رو دارن؟ چقدر مردم از این فیلم‌ها، یاد می‌گیرین که درست زندگی کنند، چقدر حسرت می‌خورن اه! اگه بریم تهران، اینجورجاها میشه زندگی کرد؟ اینقدر پول داشت، تفریحمون اسب‌سواری باشه؟ باور کنید خیلی از عزیزان غیر تهرانی، به هوای همین چیزا جلای وطن می‌کنند و میان تهران!

    فقط یه کاراکتر چادری خوب دیدم، اونم سال‌ها قبل و مریم سریال در پناه تو
    متاسفانه الان اونایی که نقش ما رو بازی می‌کنند، بعد سه‌سوت عکس‌های بی‌حفاظشون درمیاد، چه اثری می‌تونن بذارن؟ تقریباً هیچ😢 فاجعه‌اش بازیگر سریال به‌نام پدر بود...

    This is us رو ببینید، لذت ببرین از یک سریال خانوادگی... اما باور نکنید. چون شاید ۱۰% مردم امریکا چنین زندگی‌ای داشته‌باشن. تو کشوری که نژادپرستی توش بیداد می‌کنه، نشون میده...
    بذارین داستان رو تعریف نکنم. چرا از این سریال‌ها بلد نیستیم بسازیم.
    خانواده پیرسون، یه خانواده کاملاً ایرانی هستند تا امریکایی😊 بعلاوه توجیه تمام خرده‌فرهنگ‌های رایج جامعه امریکا... توجیه ویتنام، روابط نامشروع، بچه‌های متولد از روابط خارج از ازدواج...

    یه سریال پایتخت بود که اونم به ... کشیده‌شد. سریالی که اولش همه خانوادگی می‌تونستیم دور هم ببینیم، رسید به اونجایی که دیگه نمی‌شد دید...😓 واقعا پایتخت ۶ رو نمی‌شد دید. ۴ تا نوجوان و جوان داشت، همه بددهن و فحاش که اصلا نمی‌فهمیدند احترام به بزرگتر چیه!
    با اون اهنگ‌های تند و زننده...
    چرا همه فیلم‌ها داره میره سمت رقاصی! بدون رقاصی زندگی نمی‌گذره!؟

    یا تو سریال‌های کره‌ای، یه سریال خانواده جدید بود که تلویزیون پخش کرد، والاع سالم‌تر و خانوادگی‌تر از سریال‌های ما بود... اونجا هم واقعا ارایش نداشتن. الان پیرزن‌های سریال‌های ما رو یه جوری گریم می‌کنند که دیگه چین و چروک نداشته‌باشن!
    یاد سریال‌های بیژنگ بیرنگ و مرحوم مسعود رسام بخیر. زندگی بود با همه اتفافات ریز و درشتش!

    ببخشید سر دردودل باز شد. شرمنده واقعا
    ملتمس دعا
  • سارا سماواتی منفرد
  • سلام

    بهتون نمی آمد خواهر یپای همه سریال ها هستین هااا ...  (((-:

    خد را شکر تو اینها من آقازاده را فقط دیدم .

    اینها را همه درست می فرمایید متاسفانه در خصوص تاثیرات مخرب نمایش این رفاه زدگی کاذب و آثار سوء آن حق با شما هست اما این ها یک گوشه چشمی هم به نوع نگاه فرهنگی غالب در جامعه هم دارند متاسفانه اون جهت گیریه تو جامعه مادی شده و آن را تو رفتار روزمره اکثر آدما میشه دید و که فقط فکر خودشون و لذایذ هستند به قول همکارم می گفت ما از غربی ها اومانیست تر شدیم.

    حالا اینجا نقش دولت و تعیین سیاست های فرهنگی پیش می آید که باید در خدمت فرهنگ اصیل و دین باشه که معیوب و ناتوان کار می کند.

    حالا مریم در پناه تو را گفتید بد نیست یک اعترافی کوچکی هم اینجا بکنم رو خود من خیلی تاثیر مثبت داشت.

    زندگی دوگانه این هنرمندها هم واقعا اثرات منفی داره و اگر قرار کارکتر با حجاب تو فیلمها استفاده کنند باید از بازیگرایی استفاده کنند که حداقل حجاب معمولیشون درست باشه و کارکرد عکس پیدا نکند.

    در مورد آرایش هم استدلالشون اینه که بخاطر حجاب تو ایرانه !!! میرن سمت نقاشی چهره هاشون ( مضحک ترین توجیهی که میشه داشت بشی ) و خیلی چِندش هست دیگه و از اینور بوم می افتند.

    اون نگاه معیوب را در همه جا میشه دید.

    خوب شد داستانش را لو ندادید.

    راستی اگه میشه چندتا سریال کره ای خوب هم بهم معرفی کنید ممنونم میشم .

    باز هم تشکر که وقت گذاشتید.

    پاسخ:
    علیک سلام سارا خانوم
    منم همه‌اش رو ندیدم، شاید هر کدوم حداکثر سه چهار قسمت...بیشتر می‌خوام ببینم فضای داستان‌ها چه‌جوریه! قسمت‌ها رو هم معمولاً یک ربع نهایتاً بیست‌دقیقه می‌بینم، نه یک ساعت😅تو اینا اقازاده رو تقریباً دیدم، اما از ملکه گدایان، زخم‌کاری یا سیاوش حداکثر نیم‌ساعت دیدم.

    ساراجان
    چند تا نکته دیگه با اجازه...😊
    ۱- فرهنگ غالب رو امثال ما از کجا می‌فهمیم. چه‌جوری؟ یا بر اساس جامعه دور و برمون می‌گیم!؟
    ۲- چرا اثرات مستقیم سیما و سینما رو ندید می‌گیریم؟ نگاه فرهنگی چه‌جوری ساخته میشه؟ فکر نمی‌کنید همینا باعث شده فرهنگ دور و برمون تغییر کنه؟
    ۳- هر چند به واقع اعتقاد ندارم، فرهنگ عوض شده. مشکل اینه که فرهنگ جهادی و بسیجی دیگه بروز ظهور نداره، دیده نمیشه. یا آدمای این تیپ برای دیده‌شدن، اسیر جو می‌شوند. یا به تعبیری بلندگو و تریبون ندارند. خیلی ساکت و آروم کار می‌کنند.

    شاهد مثالش هم فیلم منطقه پرواز ممنوع است که حاضر نشد طبق چهارچوب سینما کار کنه و ۶ میلیارد فروخت. مخاطبان همیشگی سینما مگه چنددرصد ادم‌های جامعه هستند؟ آخرین آمار 3 میلیون، یعنی 4% افراد جامعه هستند. اما اینقدر بلندگو و تریبون و رسانه دارن که دارن برای مردم ذائقه‌سازی می‌کنند! نمی‌ذارن یکسری فیلم‌ها دیده بشه، واقعا شبکه هستند. متاسفانه جشنواره فجر هم دست همیناست.
    یکی نیست بگه جناب، اسمش جشنواره فیلم فجر انقلاب اسلامی است. یعنی باید نماد انقلاب باشه، اما شده نماد ضد انقلاب! مثلاً چه فیلمی جایزه می‌گیره؟ هر کدوم که بیشتر انقلاب رو مسخره کرده باشن و بیشتر سیاه‌نمایی کردند.
    باور کنید سینمای غرب، دقیقاً روی ضوابطش پیش می‌ره، هنر کیلویی چنده... تا حالا دقت کردین اسکار نماد چیه؟ یه شوالیه جنگ‌های صلیبی که با شمشیر کشیده روی یک حلقه فیلم ایستاده. جنگ های صلیبی، نماد درگیری و رویارویی اسلام و مسیحیته... یعنی هنوز بین ما شیمشیر حکم می‌کنه، حتی در فرهنگ.
    خب سوال پس چرا فیلم های جناب فرهادی، جایزه می‌گیره؟ برای اینکه به جای اینکه طرف ما باشه، طرف غربه... به اسم اسلام، اسلام رو مسخره می‌کنه. بگذریم. فیلم خوش ساخت «محمد رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلم)» دیده نمی‌شه، اما سال بعد از همین کارگردانف فیلم خورشید دیده می‌شه.

    یه فیلم مثل لاتاری، کلا تو جشنواره فیلم فجر، حذق میشه، چرا که هیات داوران اعتقاد دارند آخرش خشونته... بعد دقیقاً کسی حرف از انکار خشونت می‌زنه که فیلم نگار رو بازی کرده و حاضره به‌خاطر همون مادیات، عشقش رو بکشه، بعد هم مانکن رو بازی می‌کنه که ته خشونت و بکش بکشه... ولی درباره لاتاری می‌گه ما دنبال خشونت نیستیم، چرا مسائل با خشونت باید حل بشه، برای همین کلا فیلم رو می‌ذارن کنار... خلاف قوانین جشنواره. :/

    ۴- از تجربه‌های موفق حوزه های ارزشی، به جشنواره عمار میشه اشاره کرد. که از سال اول باهاش مخالفت شد، اما هرسال پربارتر در حال برگزاری است و دیگه کسی نمی تونه تو سطح کلان انکارش کنه و اختتامیه‌اش به پخش زنده تلویزیون رسیده.
    میشه پیاده‌روی اربعین رو دید، یا تشییع حاج‌قاسم که تخمین حدود ۳۵ میلیون بوده، یعنی نصف جمعیت کشور... آمار عجیبیه، من که خودم الحمدلله پای ثابت اینجور مراسم‌هام تا حالا همچین جمعیتی رو ندیده بود. هیچ‌وقت...
    ۵-درباره انتخاب بازیگرهای خانوم باهاتون موافقم.

    6- خودشون هم می دونن توجیهشون مضحکه...

    7- داستان This is us، به این سرعت لو نمی‌ره، 5 فصل ساخته شده و تا دلتون بخواد شخصیت و خرده داستان داره. چه اینکه فلش بک و فوروارد هم داره، و این جذاب ترش می کنه.

    8- والاع اینقدر هم سریال نمی بینم. :دی تو سریال های کره ای، یکی همین خانواده جدید من قشنگ بود،  سریال کیمیاگر رو حتماً ببینید. عالی بود... یه سریال رو اتفاقی تو فیلیمو دیدم، خیلی جالب بود به نام اتاق شماره 9، یه سریال پاستا هم چند بار تلویزیون داد و هیچ وقت کامل ندیدم، اونم قشنگ بود. الان خیلی سریال نمی‌بینم! یک عدد نادم پشیمان.

    ملتمس دعا
  • سارا سماواتی منفرد
  • سلام

    خواستم تشکر کنم از توضیحات خوبتان.

    راستی در مورد امیر بایندر که فرمودید من کنجکاو شدم و یک بررسی کردم گفتم که شما هم در جریان بگذارم.

    ظاهرا علی اکبرخان بایندر چهار پسر داشته اند که دوتا از آنها یکی در جنوب ( فرمانده غلامعلی بایندر ) و دیگری یعنی برادر کوچکترش ( یدالله بایندر ) در انزلی و در یک روز در را دفاع از کشور به شهادت می رسند.

    فرمانده غلامعلی بایدر که در اثر بمباران ناوشان توسط اینگلیسی ها شهید می شوند معروف تر هستند و اکثرا ایشان را در موردشان اطلاع دارند.

     

     

    پاسخ:
    علیک سلام
    خواهش می‌شود.
    جالب بود، ممنون...😊
  • اقای ‌ میم
  • ژانر خانوادگی از اون ژانرهاییه که اصلا دوست ندارم تا به حال از سریال‌های شبکه نمایش خانگی قورباغه و زخم کاری رو دیدم و زخم کاری به نظرم بهتر بود هر چند خیلی جاها اخلاق رو رعایت نکرده بود و البته قورباغه با دیالوگ‌هاش اثر مخرب تری داشت چند قسمتی هم از آکتور دیدم و اونو هم دوست نداشتم

    پاسخ:
    ممنون از نظرتان
    نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
    اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.