پست ثابت . مرامنامه؛ لطفاً مطالعه شود.
بسمالله الرحمن الرحیم
سلام به همه خوانندههای گرامی.
چند نکته را میخواستم با شما درمیان بگذارم.
۱- خوشحالم اینجا هستید، نوشتن بدون مخاطب، مثل رانندگی در پارکینگ هست. آدم وقتی راننده میشود که در خیابان، ولو خلوت رانندگی کند.
۲- ممنون که وقت گذاشته و نظر میگذارید. هیچوقت نخواستم کسی را مجبور کنم که حتماً با نام نظر بگذارد. برای همین امکان گذاشتن نظر ناشناس را غیرفعال نکردم. اما وقتی قرار است به مباحثه برسد، لااقل حق دارم که مخاطبم را با یک نام مستعار بشناسم. شخصی نظر گذاشتند و گفتند که خود ناشناس اسم مستعار است.
خواننده بزرگوار
ناشناس، به تعبیر منطقی، عام است و مصادیق متعددی دارد. من از کجا بفهمم این چند نظرِ ناشناس که در سه پست، گذاشتهشده را یک نفر گذاشته یا چند نفر؟
پس استدعا دارم در پیام ناشناس، دنبال مباحثه نباشید. فقط نظر اولی که در هر پست، با عنوان ناشناس گذاشتهمیشود را جواب میدهم، و جواب نظر بعدی را نخواهم داد...
میدانم خیلی از دوستان، میخواهند نظر ناشناس بگذارند و همچنان در بخش مدیریت وبلاگ از نظر مطلع شوند (هر چند دلیلش را نمیفهمم.) لطفکنید ابتدای نظرتان یک نام یا علامت مخصوص بگذارید. اجازه بدهید حداقل نسبت به ناشناسها یک تصوری پیدا کنم، هر چند خوشحال میشدم با نام وبلاگتان نظر میگذاشتید.
یادم هست در وبلاگی قدیمیام، شخصی با نام . (فقط یک نقطه) نظر میگذاشت. همین! باور بفرمایید با ایشان هم مشکلی نداشتم. خواهشمند است یک نکره مخصص برای نامتان، انتخاب فرمایید، نه ناشناس که عمومی است و برای هر کسی که تیکش را بزند، فعال میشود. حالا جالب است که بعدا با همان نقطه، دوست شدم.
۳- گاهی جنسیت افراد بر اساس نام انتخابی، مشخص است. زمانی هم که معلوم نیست، اگر وبلاگ داشتهباشند، با ورود به وبلاگشان، معمولاً جنسیت را میتوان فهمید.
اما درباره جوابِ نظرات ناشناس. حقیر خانم هستم. برای صحبت با اقایان محترم، دین برایم چارچوب گذاشته است.
پس وقتی جنسیت خوانندهای را ندانم، فرض را بر غیرهمجنسبودنشان میگذارم. بهقول دوست عزیزی، نامحرم، نامحرم است حتی در فضای مجازی. پس مرا ببخشید که اگر ناشناس نظر گذاشتید و حقیر خیلی رسمی جواب دادم.
۴- کلمات، لحن ندارند. یک متن را میشود با لحن تند خواند، همان متن را با لحن ارام خواند. معمولاً اگر با نظرات انتقادی، ناراحت شوم، فرصتی به خودم میدهم تا ناراحتیام تمام شود و بعد جواب دهم. بهجز یکی دو مورد، لحن هیچکدام از نظراتم، عصبانی نبوده. برای خوانندههای خانم، دستم باز است که از شکلک و کلمات محبتامیز برای رساندن لحنپیام، استفاده کنم، اما در مورد آقایان، نمیتوانم عزیزم و جانم بهکار برم.
۵- گاهی هم از حدود سعهصدر خارج میشوم، شرمنده... حلال بفرمایید.
۶- حقتعالی به همه انسانها، نعمتی به نام عقل داده است که آن را دین، پیامبر درونی میخواند. در همه چیز گفته است تفکر و تعقل کنید و صرفاً در انجام فروعات دین و احکام، حکم به تقلید داده است و حتی اگر در اصول دین، مقلد باشید، از شما پذیرفته نیست.
سعی کردهام پستهایم را با تأمل و دقت بنویسم و مستند باشد. بارها نکاتی را خواستم بگویم و منصرف شدم. در هر موضوعی که حرف زدم یا نیاز به مستندات نداشت و استدلال کردم، یا مستندات را ذکر کردم. اگر حرف غیرمنطقی و بیمبنایی از حقیر خواندید، ممنون میشوم تذکر بدهید.
قبول دارم کسی نباید در غیر حوزه تخصصی خود، نظر اساسی بدهد. اما واقعاً درباره کرونا، جز یک مورد در نظرات نظری ندادم. بقیه مطالب، جمعآوری داده بود که مستندات هم ذکر شده بود. فقط مجموعه دادههایی که بین رسانهها گم میشود را بیان کردم.
مستنداً درباره کرونا، حرف یک طیف را نشنیدم و جستجو کردم و حرف همه طیفها و جناحها را گوش دادم. شما هم در یک علم، اگر میخواهید به حرف صحیح برسید، حرفهای دوجناح مخالف را بشنوید، حتی اگر در اقلیت هستند.
علم تجربی بر مبنای حدس نیست... نامش علم تجربی است، پس باید بر مبنای تجربه باشد، اگر غیر از این است و حدس است، علم نیست.
۷- گاهی یک سؤال میشود وصرفاً در حد بله یا خیر، جواب میخواهند. بزرگوار، گاهی از نظر شما، سؤال ساده و در حد بله و خیر است، ولی از نظر حقیر نه.
۸- مثلاً بزرگواری در زیر پستهای درباره کرونا، از من پرسیدهاند: اگر این وسط من نوعی به هر ترتیبی بر اساس نظر شما واکسن نزدم و کرونا گرفتم و فوت کردم شما مسئولیت شرعی و قانونی این تبلیغ و ترویج و اثر اون رو بر عهده میگیرین؟؟؟ ( باتوجه به اینکه شما پزشک نیستین و سررشته ای از علوم پزشکی ندارید اینو عرض کردم)
قبلش ذکر کردند: دوست داشتین به جای طرح سوال جواب بدین بله یا خیر، ممنون میشم
در ابتدای جواب، مرقوم کردم: بابت تمام حرفهایی که میزنم و اثراتی که خواهد گذاشت، لازم نیست مسئولیت شرعی و قانونیاش را بر عهده بگیرم. مسئولیت شرعی و قانونی اگر وجود داشتهباشد، بر عهدهام هست، و ربطی به خواست و اراده من ندارد. اما با توضیحاتم که خواستم حدودِ مسئولیت را توضیح دهم، باعث شد عکسِ حرف مرا متوجه شوند،
جواب کلی مشخص است؟
و نکات:
اول مسئولیت قانونی:
۴ مسئولیت در قانون شناخته شده که اولی آن مسئولیت اخلاقی است و طبق قانون، چیزی برعهده شخص نیست.
- مسئولیت جزایی: یعنی وقتی که شخص مرتکب جرمی می شود و آن جرم مطابق قانون مجازاتی داشته باشد. پس مسئولیت جزایی الزاما ناشی از قانون است چون جرایم و مجازاتها قانونی هستند و موضوع حقوق جزاست.
- مسئولیت قراردادی: مسئولیتی است که ریشه درخواست و اراده طرفین دارد یعنی وقتی دو طرف طبق قانون با هم پیمانی می بندند و درباره اثار آن، مسئولیت دارند.
- مسئولیت مدنی یا قهری ناشی از وقایع حقوقی است. وقایع حقوقی حوادثی است ارادی یا غیر ارادی که آثار آن مورد درخواست عامل نیست و حکم قانون بر شخص تحمیل می شود نه بر مبنای اراده.
مسئولیتم در برابر حرفهایم، فقط میتواند مسئولیت قهری باشد که البته قانونی وجود ندارد که صرف حرف زدن، قانون مرا مورد مؤاخذه قرار داد. آن هم یک حرف عادی، مستند به حرفهای دیگران، در یک فضای کاملاً شخصی... نه حتی روزنامه عمومی. اگر قوه قضائیه میخواست چنین جرایمی را دنبال کند که تعداد پروندهها سر به فلک میکشید. هر حرفی که شخص میزند با خود اوست، نه کس دیگری. خوب است در جریان باشید هیچدادگاهی صرفاً با این حرفها، آن هم در فضای مجازی، نه حقیقی، آن هم در محیط وبلاگ، نه رسانه رسمی، شخص را محکوم به اغفال یا تشویش اذهان عمومی نمیکند. آن هم در حد مثلاً ده مطلب.
پس عملاً مسئولیت قانونی وجود ندارد. چه اینکه صرفاً اخبار رسانهها را منتشر کردم.
دوم: مسئولیت شرعی، حضرت حق در قرآن میفرماید وَ لَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ اُخْرَی (سوره مبارکه انعام ـ آیه ۱۶۴) بار هر کسی روی دوش خودش است.
جای دیگری جهنمیان اعتراض میکنند که آن گروه ما را گمراه کردند، عذابشان را بیشتر کن...
قَالَ ادْخُلُوا فِی أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِکُمْ مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ فِی النَّارِ کُلَّمَا دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَهَا حَتَّى إِذَا ادَّارَکُوا فِیهَا جَمِیعًا قَالَتْ أُخْرَاهُمْ لِأُولَاهُمْ رَبَّنَا هَؤُلَاءِ أَضَلُّونَا فَآتِهِمْ عَذَابًا ضِعْفًا مِنَ النَّارِ قَالَ لِکُلٍّ ضِعْفٌ وَلَکِنْ لَا تَعْلَمُونَ (سوره مبارکه اعراف ـ آیه ۳۸)
(خداوند به آنها) میگوید: داخل شوید در صف گروههای مشابه خود از جن و انس در آتش، هر زمان گروهی وارد میشوند گروه دیگر را لعن میکنند تا همگی با ذلت در آن قرار گیرند (در این هنگام) گروه پیروان درباره پیشوایان خود میگویند: خداوندا! اینها بودند که ما را گمراه ساختند پس کیفر آنها را از آتش دو برابر کن (کیفری برای گمراهیشان و کیفری به خاطر گمراه ساختن ما) میگوید برای هر کدام (از شما) عذاب مضاعف است ولی نمیدانید (زیرا پیروان نیز اگر گرد پیشوایان ستمگر و گمراه را نگرفته بودند آنها قدرتی بر اغوای دگران نمیداشتند).
کسی برای پیروی کورکورانه، از خودش نمیتواند سلب مسئولیت کن و هر کس مسئولیت خودش را بر عهده دارد.
کاش درباره معانی کلماتی که بهکار میبریم، بیشتر دقت و تأمل کنیم.
۹- نکته اخر: به نظر خصوصی بدون آدرس و ایمیل، پاسخی داده نمیشود، بابت تذکرات ممنونم و تا حد امکان سعی میکنم رعایت کنم.
باز هم اگر کدورتی، دلخوری هست، ممنون میشوم حلال فرمایید و دعا
شرمنده که مصدع اوقات شدم.
تعجیل در ظهور مولایمان، صلوات
ممنونم از توضیحاتتون
من همون نکره مخصصه هستم که فرمودین :))
اگر از جانب من هم ناراحتی و زحمتی بشما رسید حلال کنید
بازم از توضیحاتتون ممنونم، خواستم اضافه کنم که تقریبا نود و اندی درصد از پست هاتون واقعا مورد تآیید و تعظیم بنده است و لذت میبرم که اینقدر متقن و مستند حرف میزنین