بسم الله الرحمن الرحیم
ان‌شاء الله فقط برای او، در مسیر او و برای رضای او بنویسم.

اللَّهُمَّ اسْتَعْمِلْنِی لِمَا خَلَقْتَنِی لَهُ
خداجونم!
روز اولی که تو عالم ذر، نگام کردی و گفتی تو هم برو دنیا، برام برنامه ریخته‌بودی یه جایی باشم، یه باری بردارم، یه کاری بکنم، مگه غیر اینه؟ منو بذار همونجا خداجون! دقیقاً همونجا...

بسم‌الله الرحمن الرحیم

روز اربعین در خیمه‌گاه حسینی دعاگوی همه عاشقان و ملتمسین دعا بودم.

از اولش معلوم نبود، امسال اذن زیارت و سفر دیرتر از همیشه رسید... کمتر از یک هفته مانده به اربعین.

حتی وقتی ۹ شب زنگ زدند و گفتند فردا ۹ صبح حرکت است، باورم نمی‌شد که رفتنی شده‌ام. آنقدر پروازها کنسلی داشت و مردم از مرز برگشته بودند که نتوانستم خداحافظی کنم و می‌ترسیدم از کوله‌ای که نرفته، برگردد و نبسته بازش کنم. بعد هم که پایم به خاک عراق رسید، آنقدر رومینگ همراه‌اول افتضاح و گران بود که چیزی نگویم بهتر است. حتی در این مدت با هیچ‌کدام از اعضای خانواده‌ام حرف نزدم.

الحمدلله که این بار اربعین را در این شهر دودآلود نبودم. جای اربعین ۹۹، در وجودم خالی‌مانده و داغ این بی‌توفیقی تا ابد روی دلم سنگینی می‌کند. امسال قلبم، کشش ماندن را نداشت... بعضی‌ها دلشان بزرگ است و بعضی مثل من بی‌طاقت! سالِ‌قبل، تنها راهی که به ذهنم رسید این بود که آنقدر مرکبِ‌روحم را خسته کنم که روحم نتواند غصه‌هایش را مرور کند و دلتنگی‌هایش را زار بزند. گفته بودم امسال روحم را دیگر زنجیر نمی‌کنم که اگر طاقت نیاورد، برود که برود... آنقدر التماس کردم، متوسل شدم، اشک ریختم، زار زدم تا جواب دادند،  صدایم کردند و گذاشتند همان دم در، دلم را سبک کنم.

این دوسال آنقدر اتفاق افتاد که دیگر روحم نمی‌کشید. باتری‌اش تمام شده‌بود، خیلی وقت بود دیگر جواب تماس تلفن رفقا را هم نمی‌دادم. باید وصل می‌شدم تا بتوانم ادامه مسیرِ سختِ زندگی را طاقت بیاورم.

الحمدلله رب العالمین

*

خواستید باور نکنید، اما آنجا از کرونا خبری نبود. همه‌جا خوابیدم، از موکب، حرم، خیمه‌گاه و حتی در خیابان و کنار در تفتیش زنانه در کربلا، چون جا نبود.

نه از اسپری الکل استفاده کردم و نه ماسک... چقدرچایی‌های شیرین عراقی در استکان‌های کمرباریک و نعلبکی‌های دورطلایی چسبید... همان‌ها که بعد از خوردن یک‌نفر، داخل تشت آب می‌روند و بیرون می‌آیند. فلافل‌ها را با دست، توی صمون می‌گذاشتند، یک مشت خیار و گوجه و کلم هم رویش می‌ریختند و دستم می‌دادند.

با همه دست دادم، بعد از مدت‌ها به ضریح امام، تمام قد چسبیدم و هیچ‌چیز بین من و ضریح فاصله نینداخت، هیچ‌کس نمی‌گفت ماسک بزن.

هرچند روی درها، نایلون‌های ضخیم کشیده‌ بودند، اما همان خادم‌ها، اشک چشم زائرین را به تبرک بر می‌داشتند و روی صورتشان می‌کشیدند و خاک پای زائرین را جمع می‌کردند.

همه جا پر بود از مُهر و مفاتیح و تسبیح و کلام‌الله... اینجا کتاب‌های قرآن و ادعیه محل تجمع بیماری نیست و خاک تربت هنوز هم شفاست.

کسی برای انجام کاری، اسپری الکل در نمی‌آورد.  ردپای کرونا و ماسک دیده می‌شود، اما نتوانسته خود را تحمیل کند. باور کنیم اینجا بهداشت به معنای مدنظر ما نیست، کرونا هم نیست.

به قول موکب‌دار عراقی: هر جا تلویزیون نیست، کرونا هم نیست.

از مرز که عبور می‌کنیم، اولین هدیه، ماسک است و ماموری که تب را اندازه می‌گیرد و میزهایی که پر است از کادر بهداشتی و هلال‌احمر که اسم می‌نویسند و از بعضی‌ها تست می‌گیرند.

این بار دوست نداشتم پایم را داخل خاک وطنم بگذارم، دلم برای دنیای بدون کرونا تنگ شده‌است. برای مردمی که زور رسانه به آن‌ها نرسیده و کسی به کرونا محل نمی‌گذارد...


پ.ن:

خواستم خاطراتم را همین‌جا مکتوب کنم، اما ظاهراً خواننده ندارد... باشد وقتی دیگر

نظرات (۳)

سلام.

زیارت قبول و دعایتان مستجاب

خدا رو شکر ما هم امسال در دقیقه 90 کارمان جور شد و بالاخره صبح اربعین وارد کربلا شدیم .

منم دعاگو و نایب الزیاره بودم.

پاسخ:
علیکم السلام و رحمه‌الله
ممنون، قبول حق
الحمدلله
واقعا هر چی شکر کنم، کمه برای چنین نعمتی.
از شما هم قبول باشه
  • محمدحسین پارسائیان
  • سلام

    خوش به حالتون که چنین تجربه ای داشتین

     

    من خواننده هستم

    هرچی بنویسید خوانده میشود

    پاسخ:
    علیکم السلام
    ان‌شاءالله روزی جنابعالی و همه عاشقان
      
    لطف دارید
  • منتظر غریب
  • سلامی دوباره به خواهر عزیزم

    خوش به سعادتتون بنده تا حالا کربلا نرفتم نمی دونم شادی لایق نیستم.

    خیلی ممنونم خاطرت سفر معنوی خودتان رو برامون نوشتین. بله تلوزیون هم چندین بار نشون دادند که کربلا خبری از کرونا نیست.

    زیارت قبول ان شاء الله

    یا حق التماس دعای فرج

    پاسخ:
    علیکم السلام
    ان‌شاءالله به زودی روزی‌تون بشه، زیارت، خواستنه... خواستم با تمام وجود و کاستی‌هایم.
    قبول حق و ان‌شاءالله روزی شما
    نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
    اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.