بسم الله الرحمن الرحیم
ان‌شاء الله فقط برای او، در مسیر او و برای رضای او بنویسم.

اللَّهُمَّ اسْتَعْمِلْنِی لِمَا خَلَقْتَنِی لَهُ
خداجونم!
روز اولی که تو عالم ذر، نگام کردی و گفتی تو هم برو دنیا، برام برنامه ریخته‌بودی یه جایی باشم، یه باری بردارم، یه کاری بکنم، مگه غیر اینه؟ منو بذار همونجا خداجون! دقیقاً همونجا...

وطن

۱۴۰۰/۰۷/۱۵

بسم الله الرحمن الرحیم

خواستم از وطن بنویسم

از مأمن

از پناه

خواستم بنویسم تنها جایی که دلم آرام است، خیالم راحت است، پشتم گرم است، وطن است...

اما وطن شهرم نیست، زادگاهم هم نیست.

برای من، وطن، فقط یک جاست.

قلب ایران

مشهد الرضا

حرم آقا

صحن انقلاب

کنار دیوار

روبروی گنبد...

یا نه

  

دار الحجه

رواق حضرت معصومه (سلام الله علیها)

کنج دیوار

جلوی دیواره چوبی...

  

باز هم نه

صحن جمهوری،

ورودی بهشت ثامن الائمه

   

یا

همان جایی که مدتی است راهمان نمی‌دهند

توحید خانه

پشت حضرت

رو به قبله

روبروی ضریح

   

یا

خیابان خسروی نو

باب الجواد

  

حالا که فکر می‌کنم، برایم وطن همه آنجاست. از همان وقتی که با قطار به پل می‌رسم و گنبد طلایی امام، قاب چشمانم را پر می‌کند.

از وقتی که از هرکدام از باب‌ها، اذن دخول می‌خوانم و وارد می‌شوم...

از همان زمانی که پایم را در مشهد می‌گذارم.

خوش به حال مشهدی‌ها

همسایه امام رئوف‌اند، مهم نیست دور یا نزدیک...

  

من هم دلم را خوش میکنم که در زیر سابه‌شان نفس می‌کشم که ایران همه‌اش زیر نور وجودی امام رئوف است... زیر سایه‌سار خورشید.

همسایه سایه‌ات به سرم مستدام باد...

عشقم کربلاست و اربعین برایم دلخوشی روزگار، اما در قدم به قدم جاده اربعین، همیشه این بیت را با خودم مرور می‌کنم

مکه، مدینه کرب و بلا جای خود ولی

در مشهدالرضا، وطنی دارم از قدیم

اللهم صل علی علی بن موسی الرضا المرتضی...

به تو از دور سلام...

کاش روزی به این افتخار، مفتخر شویم. ان شاءالله

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.