بسم الله الرحمن الرحیم
ان‌شاء الله فقط برای او، در مسیر او و برای رضای او بنویسم.

اللَّهُمَّ اسْتَعْمِلْنِی لِمَا خَلَقْتَنِی لَهُ
خداجونم!
روز اولی که تو عالم ذر، نگام کردی و گفتی تو هم برو دنیا، برام برنامه ریخته‌بودی یه جایی باشم، یه باری بردارم، یه کاری بکنم، مگه غیر اینه؟ منو بذار همونجا خداجون! دقیقاً همونجا...

مبارکمان باشد.

۱۴۰۰/۰۷/۲۵

بسم الله الرحمن الرحیم

خادمش رفت و او ماند با کلی فکر ریز  و درشت. و دلش رفت، برای مردی که امانت‌داری، بزرگترین سرمایه‌اش بود. جوان بود، پدرش را ندیده بود و مادرش را درکودکی از دست داده بود، اما عمویش که بزرگ قریش است، یک جورهایی پدرخوانده اوست و در همه حال هوایش را دارد..

بی‌خیال همه آن‌هایی که هر روز و هر شب پیغام و پسغام می‌فرستند، این همان مردی است که او سالها به دنبالش گشته. کسی را می‌تواند با او خوشبخت شود. واسطه فرستاد تا این ابراز علاقه را به مرد مورد علاقه‌اش برساند.

*

مجلس خواستگاری برگزار شد و کسی که تا آن روز امراة القریش نامیده می‌شد به زوجیت مردی درآمد که 15 سال بعدآشکار شد که بهترین خلق خداست...

*

همه ثروت رویایی ام‌المؤمنین صرف تبلیغ دین شد... تا حدی که زمان مرگ، حتی پارچه‌ای نداشت که او را در آن کفن کنند... و بوریایش از عرش رسید.

*

دهم ربیع الاول مصادف است با سالگرد یکی از بهترین اتفاقات تاریخ اسلام... ازدواج رسول مهربانی‌ها با همسری که همه چیزش را برای اسلام گذاشت.

چند پست قبل، وقتی گفتم که حضرت خدیجه (سلام الله علیها)، زمان ازدواج، 25 ساله بودند، چند نفر از خوانندگان بزرگوار درباره این مطلب نکاتی را مطرح کردند.

راست می‌گویید... آنچه معروف شده این است که حضرت خدیجه هنگام ازدواج ۴۰ ساله و بیوه بودند و از همسران قبلی‌شان، سه‌دختر داشتند.

اما این روایت، روایت شاذ تاریخی است، نه روایت معروف آن.

مراجعه کنید به مقالات و مصاحبه‌های ذیل

پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه

حجت الاسلام عباس نصیری فرد، رئیس مجمع تبیین و ترویج تمدن نوین اسلامی

دکتر محمدحسین رجبی دوانی

ویکی شیعه

و این هم پایگاه تخصصی حضرت خدیجه (سلام الله علیها)

دو نکته:

۱- اکثر راویان تاریخ مثل بیهقی، حاکم نیشابوری، طبری سن حضرت را در هنگام ازدواج بین ۲۵ تا ۲۸ سال ذکر کرده‌اند.

۲- یکی از مهمترین دلایل بر باکره‌بودن حضرت، فرازی از زیارت وارث است، زیارتی امام ششم به یکی از اصحاب صفوان بن مهران، تعلیم می‌دهند: «أشهد انّ کنت نورا فی الاصلاب شامخه و الأرحام المطهره لم تنجسک الجاهلیه بانجاسها»

گواهی می‌دهم که تو نوری بودی در صلب‌های با رفعت و رحم‌های پاکیزه، جاهلیت با ناپاکی‌هایش، آلوده‌ات نکرد و از جامه‌های تیره و تارش به تو نپوشاند

درنتیجه حضرت خدیجه سلام‌الله علیها امکان ندارد قبل از آنکه با نبی مکرم اسلام ازدواج کنند، همسر مردی مشرک شده و از او صاحب فرزند شده باشند؛ چون آن وقت تعبیر «و الأرحام المطهره لم تنجسک الجاهلیه بانجاسها» غلط بود چه اینکه همسرانی که برای ایشان ذکر می‌کنند، بنا به دوره زندگی ایشان، مشرک بوده‌اند.

ممکن است گفته شود که این عبارت فقط به مادر خونی امام سوم برمی‌گردد که درباره‌اش صدق می‌کند؛ چه توجیهی درباره مادربزرگ ایشان وجود دارد؟

دقت بفرمایید در زیارت وارث ذکر شده «والارحام المطهرة» کلمه رحم، جمع بسته شده است و اگر مقصود این بود باید رحم به صورت مفرد ذکر می‌شد، نه جمع... پس شامل تمامی زنانی می‌شود که بی‌واسطه و با واسطه، مادر امام سوم‌اند.

والعاقبة للمتقین

نظرات (۲)

سلام

آجرک الله.

دلم شاد شد با این یادداشت که بوی مکه و مدینه از آن می تراود.

و خیلی خوشحالم که در باره حضرت خدیجۀ کبری و مادر حضرت زهرا سلام الله علیها نوشتید...

مستندات متن هم محکم و متقن است و می تواند پاسخگوی شبهات مغرضانه وهابیون باشد.

خدا خیرتون دهد.

پاسخ:
علیکم السلام
وفقکم الله
پیشنهاد جناب دچار فیش‌نگار بود.
سلامت باشید.
  • سارا سماواتی منفرد
  • سلام

    این روز عزیز مبارک باشه امروز یکی از همکارانم که ایشون هم مثل شما سیده  هستند بین همکاران شیرینی پخش کرد و متوجه مناسبت این روز شدم.

    راستش طبق کتب درسی من فکر می کردم که ام المومنین حضرت خدیجه (س) در ۴۰ سالگی با پیامبر (ص) ازدواج کردند و سر آن مطلب قبلی هم می خواستم سوال کنم ازتون که اینجا یک سری مطالب و دلایل مطرح کردید.

    چرا اینقدر در تاریخ اسلام مسائل دو گانه و پر شبهه وجود دارد و مطالب و تاریخ ها اکثرا ضد و نقیض هم هستند؟! ( موارد زیاد هست )

    این همه سال هم  تصوّر دیگری از این موضوع داشتم و هم خوانده بودم و حالا این مطالب و چرا پیش از این کسی مطرحشان نکرده بوده است یا به چشم من نخورده است.( این را مطمئن نیستم )

    یک سری سوالاتی هست که واقعا ذهن را درگیر می کنند.

    پاسخ:
    علیک سلام سارا خانم عزیز
    چندتا نکته وجود دارد:
    ۱- دوره‌ای بحث ممنوعیت حدیث، وجود داشته‌است. طبعا کسی چیزی نقل‌نکرده، از زمان خلیفه دوم تا زمان عمربن عبدالعزیز
    ۲- اون زمان معیار سال شماری وجود نداشته و زمان خلیفه دوم، معیار سال‌شماری قرارگرفت. خب فقط به نسبت حوادث مهم، محاسبه‌سال را داشته‌اند. مثلاً عام‌الفیل
    ۳- یکسری از مغرضان برای زیر سوال بردن و تخریب شخصیت‌های بزرگ اسلامی، جعلیاتی رو اضافه کردند که تو تاریخ به عنوان اسرائیلیات، معروف شده‌است و آن‌قدر این دروغ‌ها رو تکرار کردند که همه باورشون شده‌است. شبیه احادیث جعلی که هست و یهودیان در این کار سرآمد بودند.
    ۴- چند حادثه بزرگ کتاب‌سوزی در ممالک اسلامی رخ‌داده که متاسفانه بسیاری از اسناد از بین‌رفته است.
    ۵- نکته دیگر اینه که کتاب‌ها نسخه‌نویسی می‌شده، ممکن بود که شخص نسخه‌نویس، خط کسی که نسخه رو نوشته، نتونه بخونه و اشتباه خونده‌شده، اصطلاحاً بهش می‌گن تسهیف (از سهو میاد...)
    ۶- از نکات مهم همینه که مثلاً در عربی، اعراب نمی‌گذاشتند و خط کوفی نقطه نداشته.
    ۷- این مسائل کم مطرح نشده، اما متاسفانه روال رسانه‌ای بر مبنای همان قول اشتباه می‌چرخد.
     
    خلاصه اینکه علم، حتی تاریخ، قابل پیشرفته، و الان خیلی از مسلمات تاریخی، زیر سوال رفته با دلایل روشن.😅
    ممنون از نظرتون
    نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
    اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.