بسم الله الرحمن الرحیم
ان‌شاء الله فقط برای او، در مسیر او و برای رضای او بنویسم.

اللَّهُمَّ اسْتَعْمِلْنِی لِمَا خَلَقْتَنِی لَهُ
خداجونم!
روز اولی که تو عالم ذر، نگام کردی و گفتی تو هم برو دنیا، برام برنامه ریخته‌بودی یه جایی باشم، یه باری بردارم، یه کاری بکنم، مگه غیر اینه؟ منو بذار همونجا خداجون! دقیقاً همونجا...

بعد هفته چهلم

۱۴۰۲/۱۱/۱۰

بسم الله الرحمن الرحیم

هنوز در شوک جایزه‌ام. حل نمی‌شود. مثل یک عالمه شکر که بریزی توی یک لیوان آب، و همه‌اش ته‌نشین شود. مبلغ نقدی که همان شنبه صبح به حسابم واریز شد.

شنبه شب بعد از اعتکاف، تندیس و لوح زودتر به خانه رسیده بود. کلی حرف می‌زنم. یکشنبه لوح را از قابش درمی‌آوردم و توی کلاسور رزومه‌ می‌گذارم. فایل رزومه را باز می‌کنم و این جایزه را ذیل عنوان «لوح سپاس و عناوین» می‌نویسم. همان‌روز، پستش را می‌نویسم. پیام دزیره بانو، یاس‌گل جان و آویزون عزیزم، کلی شادی برایم دارد.

نه! هنوز حل نشده... شب، نت را جستجو می‌کنم تا فیلم دریافت جایزه را پیدا کنم، اما نیست و فقط همین مانده:

چندین بار می‌بینم و هر بار ته دلم، قند آب می‌شود. این حجم خوشحالی، مانع این شده که کار دیگری انجام‌دهم.

تصمیم می‌گیرم این شادی را با رفقا، تقسیم کنم. دوشنبه صبح و فقط با یک سلام، فیلم را برای بعضی از دوستانم، می‌فرستم. واکنش همه پر از حس خوب است.

دو نفر از دوستان نزدیکتر، ذوق‌زده زنگ می‌زنند، بعضی‌ها صدا می‌فرستند.  کلی پیام با ماچ، قلب، کف و... و کلی آرزوی قشنگ به دستم می‌رسد.

چقدر خوشحالم بابت داشتن دوستان خوب!

بابت عزیزانی که حسادت نمی‌کنند و موفقیتم، شادی‌شان است...

از هم‌دانشگاهی و دوست مجازی ندیده که وقتی گفتم خبر را توی گروه نویسندگی نگذار، نمی‌خواهم تفاخر کنم، جواب داد که «ولی من می‌خوام بهت تفاخر کنم!» و کار خودش را می‌کند و مقدمه یک عالمه انرژی مثبت می‌شود.

بالاخره حل می‌شود.

وقتی این شادی را تقسیم می‌کنم، به تعادل می‌رسم.

دقیقاً مثل غم! سال 98 که برایم پر از فراق بود، هر بار در جایگاه صاحب‌عزا، صدر  مجلس یا کنار در می‌ایستادم، با آمدن هر عزیزی، گریستن، در آغوش‌گرفتن و بعد خداحافظی‌اش، انگار بخشی از سنگینی غم، کم می‌شد. هر کسی بخشی از غصه‌ام را با خودش می‌برد... و هر بار سبک‌تر می‌شدم.

باورم نمی‌شد شادی هم از همین جنس باشد... باید تقسیمش کنم تا به تعادل برسم. :)

پنجمین سفرنامه اربعینی‌ام با عنوان «مَعَ إمامٍ مَنصُور»، تقدیم نگاه‌تان.

خوشحال می‌شوم به‌جز تعریف احتمالی، نقد یا ایرادی ملاحظه کردید، بفرمایید؛ و دعا بفرمایید که این قلم جز برای اهل‌بیت و اسلام، خرج نشود.


بعد از هفته چهلم!

چهل‌ شب چهارشنبه‌ای که رنگ مهدوی گرفت، سفر اربعین امسال، هزینه‌، همسفر، نوشتن سفرنامه‌ و جایزه ویژه، فقط فقط فقط لطف و فضلی از جانب امام عصر (روحی و أرواح العالمین لتراب مقدمه الفداء) است و لاغیر...

و تا همیشه

کاش یادم بماند که صاحب‌اختیارم، مولایم منتظر حرکتم هست تا دستم را بگیرد.

الحمدلله رب العالمین

اللهم بارک لمولانا صاحب الزمان

والعاقبة للمتقین

نظرات (۶)

عزیزدلممممم 

چقدر این فضای بیان یه شادی عمیق از دوستامون به ما بدهکار بود:) الحمدلله رب العالمین 

 

 

پاسخ:
قربانت رفیق جان!

تازه باید توی سفرنامه تهران ـ قم، از رفاقتی که رنگ حقیقت گرفت هم بنویسم. :)

سلام.

به شکل خیلی محسوسی آثار این شادی و شعف معنوی به منم رسید.

گوارایتان باشد ان‌شاءالله.

لطف خدا و انفاس قدسیه ائمهٔ اطهار علیهم السلام همیشه حظ و بهره شما باشد.

التماس دعا.

پاسخ:
علیکم السلام بزرگوار
چقدر خوب که این شادی، منتشر شد... الحمدلله رب العالمین
لطف دارید شما
حاجت روا ان‌شاءالله
  • مهرداد ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏
  • تبریک می‌گوییم

    مبارک باشد، مبارک باشد .

    قلمتان شایسته تقدیر هست.

     

    پاسخ:
    ممنون بزرگوار
    لطف دارید.

    اگه حوصله داشتید و در راستای پست‌هایی که دوست دارین  تو این وبلاگ بذارید هست، به نظرم بهتره یه پست هم راجع به خمس دادن بنویسید. مطلب و سخنرانی در این زمینه خیلی کمه و امثال شما که در زمینه امور دینی می‌نویسید، بیاید از تجربیات خودتون در رابطه با خمس دادن بگید تا جا بیفته کم کم...

    پاسخ:
    سلام علیکم بزرگوار
    فکر می‌کردم یادداشت سابقم رو درباره خمس، بازنشر کردم. نکرده بودم. چشم.
  • آویزوووووووووووووووون
  • سلام 

    شما که جای خود داری من از اون موقع چند بار این فیلم رو یددم و وقتی به اسمت میرسه ذوووووق میکنم که وای دوست منه :) 

    امیدوارم که شادی هات زیاد و غم هات کم باشن.

     

    ممنون که متن سفرنامه رو گذاشتی.

    میرم که بخونم 

     

    پاسخ:
    علیک سلام گلم
    چه دوستان خوبی خدای متعال بهم داده. الحمدلله رب العالمین.
    شادی و غم دنیا با همه، و در هم تنیده... ان‌شاءالله یاد بگیریم که تو غم‌ها فرو نریم.
    سلامت باشید.

    منم بودم شیرینیش به این زودی‌ها از زیر زبونم نمی‌رفت 🥹 الهی برکتش توی زندگیت تا مدت‌ها ادامه‌دار باشه.

    پاسخ:
    سلام
    ممنون عزیزم :)
    ان‌شاءالله :)
    نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
    اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.