حب دنیا
بسمالله الرحمن الرحیم
مولایم سلام
کاش حب دنیایمان منحصر به شما شود، ای دوستداشتنیترین خلقت الهی بر روی زمین
خیلی قبلتر این پست را نوشتم. به نظرم، تکمیلش لازم بود
درباره حبدنیا گفتم و کتابهابم.
اما یادمان نرود هر کسی که کلی کتاب دارد، دلیل ندارد به او برچسب حبدنیا بچسبانیم. یکی محقق و پژوهشگر است، نویسنده است، مراجعه میکنه، کار میکند و کلی هم کتاب مرجع دارد.
ابزار کارش است.
بهطور کلی هر کس در یک زمینه وسایل زیادی دارد، به معنای حبدنیا نیست.
مثل خیاطی که کلی قرقره در رنگهای مختلف دارد. نمیشود بگوییم چون ۱۰۰ قرقره دارد، پس حب دنیا دارد که اینقدر مال جمعکردهاست.😅
باید توجه کنیم نسبت به کار، رشته و شغلش، چقدر آن ابزار را به طور متناوب استفاده میکند و چقدر بلااستفاده میماند. هیچوقت همه کتابهایم را نمیدهم برود. هیچ وقت کتابهای تخصصی رشتهام را نمیدهم!
مثلاً رهبری امام خامنهای، به تعبیر خودشان "زندگی ما بهغیر کتابام، پشت یه وانت جا میشه..."
کتابخانه عریض، طویلی و مجهزی دارند. مراجعه میکنند، یادداشت برمیدارند، استفاده میکنند. اما تعلقخاطر ندارند.
حبدنیا بیش از انکه مربوط به اسباب و وسایل باشد، یک بار روانی است. اینکه چقدر به دنیا از لحاظ ذهنی وابستهایم.
خیلی بحث پیچیدهای است و دقت دارد.
وقتی میمیریم، جز دومتر پارچه سفید، چیزی با خودمان نمیبریم. هیچ...
بقیه وسایل، همه میتواند در مغناطیسِ حب دنیا قرار گیرد.
حالا حب دنیا فقط شامل مادیات است؟
فقط شامل به تعبیر علوم، غیرجانداران است؟
برای خودم یک شاقول پیدا کردم.
خیلی وقتها، عزیزی، دوستی و حتی یک غریبه، وقتی چشمش به یکی از وسایلم میافتد، زبان به تحسین و تمجید میگشاید:
- وای چقده قشنگه،
- خیلی بهت میاد.
- اخه چرا اینقد خوشتیپی؟
- این کیفو از کجا خریدی؟
در فرهنگمان یاد گرفتهام که جواب دهم: «قابل نداره...»
همین یک تعارف ساده!
واقعا قابل ندارد؟ میتوانم از آن بگذرم، همین الان میتوانم دربیاورمش و به او دهم؟ عمیقاً و از ته دل؟ نه اینکه تو دلم بگم کوفتت بشه😅
چقدر برایم قابل ندارد. ایا شخص روبرو، واقعا برایم انقدر دوستداشتنی هست که مال دنیا در برابرش به چشمم نیاید و همینکه او را خوشحال ببینیم، کافی است؟ البته که خدا به پیامبرش توصیه کرده که آنقدر هم ندهد که برای خودش چیزی نماند.
حب دنیا یک وجه دیگر هم دارد... درباره وابستگی به آدمها که پیشتر گفته بودم.
والعاقبة للمتقین